من آن خلوت نشین شب پرستم
که دورم را حصاری تیره بستم
نمی خواهم ببینم بار دیگر
کسی آید و من بیهوده مستم
من آن مجنون پر آوازه هستم
که بی اندازه و اندازه مستم !
به کجا چنین شتابان ؟
به هر کحا که باشد به جز این سرا سرایم
سفرت به خیر اما تو و دوستی خدا را
چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها
به باران
برسان سلام ما را .....
بهتل ته ممیتونن بتونن:surprised:
من دیده نی نی هشتم تا اطلاع شانبی[IMG]
اده بده ته بدو ولی مشدل من نیشتش ها[IMG]
من ته جیتو جیت میتنم بلات
لاستی...تی اینطولی حلف میدنه؟؟؟[IMG]
شبا هنگام در آن دم که برجا دره ها چون مرده ماران خفتگانند
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم یاد آوری یا نه....من از یادت نمی کاهم
[IMG]
شبا هنگام در آن دم که برجا دره ها چون مرده ماران خفتگانند
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم یاد آوری یا نه....من از یادت نمی کاهم
[IMG]