خستگی و تاول زیر پایت را….برایم سوغاتی آورده ای!!
می نشینی…..نفسی تازه میکنی….و میروی!!
و من…چشم
به راه تو….
به نیمکت.........
به بودن خود ادامه میدهم!!
[IMG]
چقدر تنهایم...
این را وقتی می فهمم که در غبار آیینه خود را می بینم...
وقتی می فهمم که اشکهایم با انگشتان باد پاک می شوند...
و وقتی که خاک بر چهره ام بوسه می زند...
و من بی هیچ رمقی اسیر کوی و برزنم...
کاش هیچگاه سکوت نمی کردم...
چنان از عطر اقاقی مست شدم،
که فراموش کردم سکوت کوچه را...
جاده هنوز خیس است ..
و من همچنان میروم
به خیال ردپای اشکهایت
ولی تردید مرا زجر می دهد
نمی دانم !
این خیسی اشک های توست
یا
خیسی شرم این جاده از شکست دوباره من ...
[IMG]
دلت تنگ یک نفر که باشد !
تمام تلاشت را هم که بکنی تا خوش بگذرد ؛
و لحظه ای فراموشش کنی ،
فایده ندارد .... تو دلت تنگ است ،
دلت برای همان یک نفر تنگ است !
تا نیاید ... تا نباشد ....
هیچ چیز درست نمی شود ... !!!
[IMG]
مرد ها سکوت نمي کنن...!
**فقط داد ميزنن**...
نمي تونن وقتي که ناراحت هستن...!
گريه کنن و بهونه بگيرن...!
فقط داد ميزنن...!
... ... اونا نمي تونن به تو بگن من رو بغل کن تا آروم شم...!
فقط داد ميزنن...!
نمي تونن بگن دلشون مي خواد تو آغوشِ تو گريه کنن...!
فقط داد ميزنن...!
ممکنِ خيلي تو رو دوست...