تار ديدن يه آپشن خيليی خوبه ، تار بشنوی يه سری حرفا رو ، تار دوست داشته باشی آدما رو ، تار ناراحت بشی ، تار از يكی بدت بياد ، تار اميدوار بشی ، تار نا اميد بشی ، تار يه آدمی رو بخوای ، تار يه آدمی رو نخوای ، تار زندگي كنی ، هيچی واضح نباشه ! از همه چی خيلی مبهم و سرسری رد بشی ، اينجوری مثلا خيلی...