من که از سه سالگی عاشق مدرسه رفتن بودم
اینقد به مامان گفتم من و ببر مدرسه
که گذاشتم مهدکودک
جاتون خالی
اینجور که مامانم تعریف می کنه
من و برده بودن پیش بچه شیرخوره ها
بعد از یه 2 سه هفته ای هم سر سیاه زمستون آنچنان سرما می خورم دیگه حتی نمی تونستم چشام و باز کنم
ولی اول دبستان یادمه اینقد...