نتایح جستجو

  1. naz afarin

    می گویند : نباید به مردان زیاد توجه کرد ، خودشان را گم می کنند ! اما مردان وقتی گم می شوند که...

    می گویند : نباید به مردان زیاد توجه کرد ، خودشان را گم می کنند ! اما مردان وقتی گم می شوند که عشقشان بی توجهی کند
  2. naz afarin

    شاید قرار است دوباره آغاز شوی وقتی می خواهی از خودت آدم دیگری بسازی، اول احساس ویرانی میکنی، حس...

    شاید قرار است دوباره آغاز شوی وقتی می خواهی از خودت آدم دیگری بسازی، اول احساس ویرانی میکنی، حس تنهاییِ عمیق و درک نشدن ... و فاصله می گیری ؛ این هزینه ای ست که برای ساختن زندگیت پرداخت می کنی ، و پس از آن خیز بر میداری... یادت باشد این بار احساس تنهایی ات را جدی بگیر ! شاید قرار است...
  3. naz afarin

    شاید قرار است دوباره آغاز شوی وقتی می خواهی از خودت آدم دیگری بسازی، اول احساس ویرانی میکنی، حس...

    شاید قرار است دوباره آغاز شوی وقتی می خواهی از خودت آدم دیگری بسازی، اول احساس ویرانی میکنی، حس تنهاییِ عمیق و درک نشدن ... و فاصله می گیری ؛ این هزینه ای ست که برای ساختن زندگیت پرداخت می کنی ، و پس از آن خیز بر میداری...
  4. naz afarin

    کاش خدا بودم بازگشت تو به سوی من بود ... [IMG]

    کاش خدا بودم بازگشت تو به سوی من بود ... [IMG]
  5. naz afarin

    [IMG]

    [IMG]
  6. naz afarin

    ﺳﻬﻢ ﻣﻦ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟ ﮐﺠﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﻗﺪﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﻟﻪ ﻧﮑﻨﻢ ، کجا ﺑﺎﯾﺪ ﺩل ﺒﺒﻨﺪﻡ ﮐﻪ ﺩﯾﺮ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﻢ ،...

    ﺳﻬﻢ ﻣﻦ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟ ﮐﺠﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﻗﺪﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﻟﻪ ﻧﮑﻨﻢ ، کجا ﺑﺎﯾﺪ ﺩل ﺒﺒﻨﺪﻡ ﮐﻪ ﺩﯾﺮ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﻢ ، ﮐﺠﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﺎﮐﯽ ﮐﻮﻟﻪ ﺑﺎﺭﻡ ﺭﺍ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺑﮕﺬﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺗﻮﻗﻒ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﻧﺒﺎﺷﺪ ؟ ﺑﮕﻮﮐﺠﺎ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺭ کنم ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﻧﮕﻮﯾﺪ،ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺟﺎﯼ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ..!
  7. naz afarin

    [IMG]

    [IMG]
  8. naz afarin

    می‌گویــنــد : نویسنده‌ها « سیــــــگار » می‌کشند...! شاعرها « هجـــــــران » نقاش‌ها «...

    می‌گویــنــد : نویسنده‌ها « سیــــــگار » می‌کشند...! شاعرها « هجـــــــران » نقاش‌ها « تابــــلـــــو » زندانی‌ها « تنهـایــی » دزدها « ســَــــرک » مریض‌ها « درد » بچه‌ها « قــَد » و من برای کشیدن، .....« نــفــــس‌های تـــو » را، انتخــاب می‌کنم ...!
  9. naz afarin

    [IMG]

    [IMG]
  10. naz afarin

    دلم میخواد تجربه های رو که تو طول این 31 سال زندگیم بدست آوردم براتون بنویسم ....

    دلم میخواد تجربه های رو که تو طول این 31 سال زندگیم بدست آوردم براتون بنویسم ....
  11. naz afarin

    دوستای خوبم دوستای که هرگز ندیدمتون و نمیدونم کجایی این دنیا زندگی میکنید ،اما امیدوارم هرجا و...

    دوستای خوبم دوستای که هرگز ندیدمتون و نمیدونم کجایی این دنیا زندگی میکنید ،اما امیدوارم هرجا و هرکجایی این زمین که هستید آزاد زندگی کنید ،من بعد از 31 سال زندگی امروز و امشب به این نتیجه رسیدم که زندگی یه پروسه بی معنا و مفهومه که من به شخصه دلیلی برای ادامه اش ندارم اما نه بخاطر اطرافیانم یا...
  12. naz afarin

    امروز فهمیدم که هیچ کس و هیچ چیز جز خودت و خدای که بهش معتقدی نداری و نخواهی داشت .همه عشق ها از...

    امروز فهمیدم که هیچ کس و هیچ چیز جز خودت و خدای که بهش معتقدی نداری و نخواهی داشت .همه عشق ها از هرنوع و هر شکلی اش که باشه دروغ محضه وبس .ازنظر من وقتی تو دنیا احساس ازادگی و رها بودن میکنی که به هیچ کس و هیچ چیز وابسته و دل بسته نباشی
  13. naz afarin

    وقتی یک تخم مرغ با نیرویی خارجی شکسته می شود یک زندگی پایان می یابد. وقتی یک تخم مرغ با نیرویی...

    وقتی یک تخم مرغ با نیرویی خارجی شکسته می شود یک زندگی پایان می یابد. وقتی یک تخم مرغ با نیرویی داخلی شکسته می شود یک زندگی آغاز می شود. تغییرات مهم همیشه با نیرویی درونی و داخلی شروع می شوند .
  14. naz afarin

    با خودتان که خوب تا نکنید، روزگار شما را تا میکند، می کند توی پاکت و می اندازد توی صندوق پستی؛...

    با خودتان که خوب تا نکنید، روزگار شما را تا میکند، می کند توی پاکت و می اندازد توی صندوق پستی؛ به یک مقصد نامعلوم
  15. naz afarin

    یه روز یه پیرمردی کنار خیابون ایستاده بود یه کاغذی به سینه اش بود که روش نوشته بود من نابینا...

    یه روز یه پیرمردی کنار خیابون ایستاده بود یه کاغذی به سینه اش بود که روش نوشته بود من نابینا هستم کلاهی هم جلوش بود که ۳سکه داخلش بود روزنامه نگاری اون رو دید و کاغذ روی سینه اش را برداشت روی کاغذ دیگری چیزی نوشت و به گردن پیرمرد انداخت فردای اون روز کلاه پیرمرد جای سکه انداختن نداشت و از سکه پر...
  16. naz afarin

    بخاطر میخی، نعلی افتاد بخاطر نعلی، اسبی افتاد بخاطر اسبی، سواری افتاد بخاطر سواری، جنگی شکست...

    بخاطر میخی، نعلی افتاد بخاطر نعلی، اسبی افتاد بخاطر اسبی، سواری افتاد بخاطر سواری، جنگی شکست خورد بخاطر شکستی، کشوری نابود شد و همه بخاطر کسی بود که میخ را محکم نکوبیده بود
  17. naz afarin

    چه مهمانان بی دردسری هستند مردگان نه به دستی ظرفی را چرک می کنند نه به حرفی دلی را آلوده تنها به...

    چه مهمانان بی دردسری هستند مردگان نه به دستی ظرفی را چرک می کنند نه به حرفی دلی را آلوده تنها به شمعی قانعند و اندکی سکوت… حسین پناهی
  18. naz afarin

    دیروز از هر چه بود گذشتیم و امروز از هر چه بودیم!!! آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز...

    دیروز از هر چه بود گذشتیم و امروز از هر چه بودیم!!! آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز!!! دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود!!! جبهه بوی ایمان می‌داد و اینجا ایمانمان بو میدهد!!! الهی: نصیرمان باش تا بصیر گردیم!!! بصیرمان کن تا از مسیر برنگردیم!!! و آزادمان کن تا اسیر...
  19. naz afarin

    وقتی یه بار از مخاطب خاصت ضربه می خوری درست مثل این می مونه که با ماشین بهت زده و داغونت کرده...

    وقتی یه بار از مخاطب خاصت ضربه می خوری درست مثل این می مونه که با ماشین بهت زده و داغونت کرده ولی وقتی می بخشیش درست مثل این می مونه که بهش فرصت دادی تا دنده عقب بگیره و دوباره از روت رد بشه تا مطمئن بشه چیزی ازت نموند
  20. naz afarin

    یافتن خوشبختی در درونمان کارآسانی نیست!اما، یافتن آن در بیرون کارمحالی است.

    یافتن خوشبختی در درونمان کارآسانی نیست!اما، یافتن آن در بیرون کارمحالی است.
بالا