نتایح جستجو

  1. azad_sh

    به نام زن... ♡

    سروچون قامت تو قامت رعنا ننمود غزلی در ماهور برای زيبائی و شجاعت شورنده برارتجاع سياه مذهبی، برای آزاد زنان ايران سرو چون قامت تو قامت رعنا ننمود نرگس خفته، چو چشمان تو زيبا ننمود وين سکوتی که بر آن بسته زناگفته گره غير فرياد تو،کس ناطق و گويا ننمود ديرگاهيست که اين خطه خراب از غوغاست کس به...
  2. azad_sh

    **مشاعره با اشعار سهراب سپهری**

    و اينك چشمه نزديك، نقش عطش در خود مي شكند. - گفتي نهال از طوفان مي هراسد. - و اينك بباليد، نو رسته ترين نهالان ! كه تهاجم بر باد رفت. - سياه ترين ماران مي رقصند. - و برهنه شويد، زيباترين پيكرها! كه گزيدن نوازش شد
  3. azad_sh

    دکترعلی شریعتی

    عشق تنها کار بی چرای عالم است ، چه ، آفرینش بدان پایان می گیرد
  4. azad_sh

    دکترعلی شریعتی

    به سه چیز تکیه نکن ، غرور، دروغ و عشق.آدم با غرور می تازد،با دروغ می بازد و با عشق می میرد (دکتر علی شریعتی)
  5. azad_sh

    دکترعلی شریعتی

    رسالتی غیبی با نوک انگشت کوچکش پلک های بسته ام را گشود. نگاهم ، بی تردید ، به سوی او پر گشود. در او آمیخت. سیراب شدم ، جان گرفتم ، با مهربانی دستهایش، بازویم را گرفت. کمکم کرد. برخاستم. او همچنان در من می نگریست ، من همچنان در او می نگریستم. گوئی از یک...
  6. azad_sh

    دکترعلی شریعتی

    آتش و دریا من با عشق آشنا شدم و چه کسی این چنین آشنا شده است ؟ هنگامی دستم را دراز کردم که دستی نبود. هنگامی لب به زمزمه گشودم ، که مخاطبی نداشتم...
  7. azad_sh

    دکترعلی شریعتی

    بر کرانه کویر ، به تعبیر حدود العام ، « شهرکی » است که شاید با همه روستاهای ایران فرق دارد. چشمه آبی سرد که ، در تموز سوزان کویر ، گویی از دل یخچالی بزرگ بیرون می آید ، از دامنه کوههای شمالی ایران به سینه کوه سرازیر می شود و از دل ارگ مزینان سر بر می دارد ، از دل این دیواره های عبوس و مرموزی که...
  8. azad_sh

    دکترعلی شریعتی

    خدایا: کافر کیست؟ مسلمان کیست؟ شیعه کیست؟ سنی کیست؟ مرزهای درست هرکدام ، کدام است؟ من آرزو می کنم که روزی سطح شعور و شناخت مذهبی ، در این تنها کشور شیعه جهان ، به جایی برسد که سخنگوی رسمی مذهب ما‌ «فاطمه» را آنچنان که سلیمان کتانی - طبیب مسیحی - شناسانده است، و «علی» را آنچنان که دکتر جورج جرداق...
  9. azad_sh

    دکترعلی شریعتی

    می خواستم زندگی کنم ، راهم را بستند ستایش کردم ، گفتند خرافات است عاشق شدم ، گفتند دروغ است گریستم ، گفتند بهانه است خندیدم ، گفتند دیوانه است دنیا را نگه...
  10. azad_sh

    دکترعلی شریعتی

    نیایش خدایا: رحمتی کن تا ایمان ، نام و نان برایم نیاورد. قوتم بخش تا نانم را و حتی نامم را در خطر ایمانم افکنم. تا از آنها باشم که پول دنیا را میگیرند و برای دین کار می کنند نه از آنها که پول دین میگیرند و برای دنیا کار می کنند...
  11. azad_sh

    دکترعلی شریعتی

    زن در نظام مصرفی،جنسیت به جای عشق در جامعه ای که اصالت از آن « تولید ومصرف » و « مصرف و تولید » اقتصادی است و عقل نیز جز اقتصاد چیزی نمی فهمد ، زن نه به عنوان موجودی خیال انگیز ، مخاطب احساسات پاک ، معشوق عشقهای بسیار بزرگ ، پیوند تقدس ، مادر ، همدم ، کانون...
  12. azad_sh

    دکترعلی شریعتی

    ای آزادی ، تو را دوست دارم ! به تو نیازمندم ! به تو عشق می ورزم !
  13. azad_sh

    دکترعلی شریعتی

    عشق به آزادی ، سختی جان دادن را بر من هموار می سازد.
  14. azad_sh

    دکترعلی شریعتی

    مردم و مرد شیر گیر در حیرتم ز چرخ که آن مرد شیر گیر با دست روبهان دغل شد چرا اسیر آن شاهباز عزٌ و شرف از چه از سریر با های و هوی لاشخوران آمدی به زیر این آتشی که در دل این مُلک شعله زد با نیروی جوان بُد و با فکر بکر پیر با عزم همچو آهن آن مرد سال بود با...
  15. azad_sh

    دکترعلی شریعتی

    اگر عشق نبود به کدامین بهانه ای می خندیدیم و می گریستیم؟ کدام لحظه های ناب را اندیشه می کردیم؟ چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟ آری... بی گمان پیشتر از اینها مرده بودیم اگر عشق نبود !
بالا