نتایح جستجو

آرتین با اجازت من برم که واسه فردا کلی کار دارم.... فعلا....

آره دیگه 4 تومنشو باد بدم واسه آژانس! 2 تومنم ناهار فردام! 12 تومنم واسه تو راهم..... آدامس هم نباید بخورم تا آخر هفته!

تو بشکن بزن نصف خوابگامون میریزن وسط! از جمله خودم!

خوبی شما؟ منم هستم ... چند وقت پیشا درگیر بودم کم میومدم.... چه خبر؟

باوشه فقط رو حرفت حساب کردما.....بودجم ته کشیده......تا آخر هفته باید با 18 هزار تومن سر کنم......اسپانسر به دادم برس!

به به آفرین.... امروز با هم تفاهم نداشتیم..... من امروز ناهار خورشت هویج درست کردم 5 نفرم از بچه های اتاق مهمونم بودن!

درود بر امیر رضای کبیر.......... عرض ارادت......

من ویولون خیلی دوس دداشتم ولی واقعا سخته... تو آموزشگاه بچه های ویولیست هم میان پدرشون درمیاد تا قیرقیرشو دربیارن... 12 سال زحمت داره....به گوش هم آسیب میزنه... خیلی هم نواش غمگینه... دیروز اتاق بغلی کلاسم یکی داشت ویولن میزد منم روحیم داغون بود کم مونده بود جلوی استادم آبغوره بگیرم....

آفرین برو رای بده ای سرباز وطن!.......... همه ی جان و تنم وطنم وطنم وطنم........ راستی دیروز استاد سه تارم این آهنگو بهم یاد داد.... ایییییییییییران ای سرای امید....خیلی قشنگه....

باشه...صلح!

به به فرزاد فرزین! چند وقت پیش تو ارومیه کنسرت گذاشته بود نتونستیم بریم حراست جلومونو گرفت!

3 روز پیش مامانم زنگ زد بهم گفت الا و بلا باید بری رای بدی... منم پامو کردم تو یه کفش که من رای بده نیستم وسلام! از مامانم اصرار و از من انکار! آخر بحثمون این بود که شناسنامه م مونده شمال!!!!!!!!!!!!!!!!!!! هیچی دیگه یه مهر کمتر.... پاشو پسر برو رای بده این مملکت بلکه پابرجا...

متوجه شدم ولی اگه منم نمیگفتم یکی دیگه میگفت تکراریه.... اون تاپیک هم مال شما نبود که...

سلام... مرسی خوبم... خدا قوت مهندس....

خیلی زشته که داری انتقام میگیری..... فک کنم اولین بارم بود که نظرمو گفتم....

اگه کسی بخواد نظراتشو بهم تحمیل کنه واقعا واسم غیر قابل تحمله.....این آدم همیشه میخواد حرف خودشو به کرسی بشونه و فک میکنه علامه ی دهره...:mad: دروغ و خیانت هم واقعا آزار دهندست... یا کسی که بخواد از نا آگاهی من به نفع خودش استفاده کنه....

حیف تشکرم ته کشیده...مرسییییییییییی......

خیلی صحنه ی غم انگیزی بود... خداییش نادر چه پسری واسه پدرش بود.... تموم دنیا یه طرف همچین پسری یه طرف.... اون صحنه ای که نادر و سیمین تو دادگاه بودن رو هیچ وقت یادم نمیره.... سیمین گفت اون اصلا میفهمه تو پسرشی...نادر گفت من که میفهمم اون پدرمه:cry:

مرسی....کامی جون از همه باحالتر بود....

من باور دارم که هنوزم همچین مردایی پیدا میشن.....اشکم درومد..مرسی....