طنز/ شرح اسناد تکاندهنده
وبلاگ > شکیبا، شهرام - امروز صبح که چشم باز کردم رخوت و سستی خاصی حس میکردم. بدنم سنگین و بیتحرک بود. چشمهایم به سقف خشک شده بود. مطمئن شدم که طلسمات کار خودشان را به احسن وجه انجام دادهاند و مثل «گرگور سامسا» شدهام. سالها پیش وقتی...