نتایح جستجو

;)خواهش میکنم داداشی

مگه تو زندانی شما؟؟؟ اونجا هم ابنتذنت داره:biggrin:

:cry:

اون دیگه نه ایشالا که خوب شده باشی:D

سلام پس برات دعا میکنم که امتحانات و با نمره خوب پاس بشی ;) من از عالم غیب خبر دارم:biggrin::biggrin: بهم الهام شد که امتحان داری:biggrin::biggrin:

خب خوبه الهی شکر برات بهترن نمره ها و خوبی ها رو ارزو میکنم:smile:

دمش گرم

برای این تصویر چه عنوانی رو انتخاب میکنید؟!!!!؟!!!!؟ داداشی حالا که چیزهای مهمتر رو می بینی؛ ما رو هم فراموش نکن… الانم بیا یه ماچ به ما بده…

1)به یک نفر آر پی جی زن دقیق، برای زدن هر چه سریع تر برجک عده ای آدم جنگ ندیده مدعی، نیازمندیم .« جهت حضور در بعضی محافل و مجالس!» 2 ) تعدادی جوان قدیمی با چهره هایی نورانی و لباسهایی خاکی رنگ، در حالی که پوتین به پا داشتند، از 27 تیر ماه سال 67 در پیچ و خم روزگار گمشده و به فراموشی سپرده شده...

سلام ابجی گلم مرسی ممنون الهی شکر خوبم خوبی شما؟؟؟ چه خبر از امتحانات...امروز امتحانت خوب شد؟؟:D

پدر، پسر را به قربانگاه فرستاد. پسر خنجر را به دستان لرزان پدر داد و جلویش زانو زد و سرش را بر تکه سنگ گذاشت. پدر، پسر را به قربانگاه فرستاد. تیغ آفتاب بود و تیغ خنجرهای برهنه. هجوم نیزه بود و عطشی که فرو نمی‌نشست. پدر، پسر را به قربانگاه فرستاد. صدای شلیک توپ بود و تیر و تفنگ و خمپاره. بوی خاک...

مولای بی .... مولای بی .... اولین بار که دیدمش خسته و کوفته از خط مقدم برگشته بود و برای فرماندهی پیغامی داشت. هنوز موهای روی صورتش کامل در نیامده بود. برای آنکه لبخندی روی لبش نشانده باشم، پرسیدم: «اسمت چیه؟» گفت: «عباس» گفتم: «حالا چرا عباس؟» لبخندی زد و گفت : «چرا نداره! اسم مولامو روی خودم...

از وسطِ میدانِ مین برگشته بود؛ ســـــالم همه شهید شده بودند؛ او ولی می‌خندید می‌گفت: لابُد عمرم به دنیا بوده؛ و می‌خندید نیمه‌شب با تمام وجود ضجّـه می‌زد می‌گفت: دیگه گنـــــــــــاه نمی‌کنم فقط کــــــاری کن یکی از اون مینـــا زیر پام... دیگه گنـــــــــــاه نمی‌کنم

کربـــلای چهـار؛ آب... کربـــلای پنـج؛ آتش... برای کربلایی شدن، باید به آب و آتش بزنیم کربلا هماره بی آبی ست!!!

ما کجا ...... انها کجا .... ما کجا ...... انها کجا .... مـی‌گوید: خجالت مـی‌کشم جلوی مادرم... مـی‌گویم: سیّد... خجالت ندارد؛ إن‌شــاء‌الله... خُـــم‌پاره مـی‌آید روی سنگرِ کمین چیزی از بدنش نمی‌ماند که جلوی مادرش، از حسین علیه السّـــلام خجالت بکشد یاحسین غریب مادر....

سخت است همه از تشنگی شهید شوند و قمقـمه‌ها پُر آب بمانند..... تهنیت به آسمان برای پذیرایی از آنها !.....

آژانس شیشه ای آژانس شیشه ای گـــــردان گروهــان دســـــته نفـــــــــرآخرین نفر و یک قمقمه‌ی خالی... یادم از این افتاد: کی میدونه گردان بره خط گروهان برگرده یعنی چی؟ کی میدونه گروهان بره خط دسته برگرده یعنی چی؟ میدونین دسته بره خط نفر برگرده یعنی چی؟ خیلیا نمیدونن...منم نمیدونستم!!! اما...

مکان قبر این شهید بزرگوار در بهشت زهرا شهرستان دزفول می باشد.

..........از اخلاص برونسی تا اختلاس بانکی.......... ..........از اخلاص برونسی تا اختلاس بانکی.......... يك روز آمد پيشم. گفت: يك فكري براي اين گواهينامه ي ما بكن سيد. به خنده گفتم : شما كه ديگه راننده داري، گواهينامه مي خواي چه كار؟ گفت: همه مشكل همين جاست كه يك راننده بند من شده،...