نتایح جستجو

از این بیهوده گردیدن چه حاصل؟! پیاده می شوم دنیا، نگه دار...

آن که پا از سر نخوت ننهادی بر خاک عاقبت خاک شد و خلق بر او می گذرند کاشکی قیمت انفاس بدانندی خلق تا دمی چند که باقیست، غنیمت شمرند

تنیده یاد تو در تار و پودم بود لبریز از عشقت وجودم

ما چون دو دریچه روبروی هم آگاه ز هر بگو مگوی هم هر روز سلام و پرسش و خنده هر روز قرار روز آینده...

ز هشیاران دل هر که را دیدم غمی دارد دلا دیوانه شو، دیوانگی هم عالمی دارد

چه طوری ثبت نام کنیم؟؟!!!

ما ز یاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آنچه می پنداشتیم

یار توام، یار وفادار تو سوخت مرا شعله رخسار تو

تا توانی دلی به دست آور دل شکستن هنر نمی باشد

سلام بهنام جان، خوبی؟ ما که همین جاییم! شما نیستین!

فوق العاده بود. ممنون. کاش مکان هاش رو هم می نوشتی ضمنا مگه قبر حضرت فاطمه (س) نا معلوم نیست؟!

در عالم عشق اولین دیدار در خاطره چون بهار می ماند تابستان گرمی تمنا هاست پاییز به انتظار می ماند آن سوز که سردی زمستان راست ما را به فراق یار می ماند

تا توانی رفع غم از چهره غمناک کن در جهان گریاندن آسان است، دلی را شاد کن

یاد بگذشته به دل ماند، دریغ نیست یاری که مرا یاد کند دیده ام خیره به گشت و نداد نامه ای تا دل من شاد کند

وز ما چو زمان عاشقی بگذشت افسانه به یادگار می ماند

می توانیم تو به من زندگانی بخشی یا بگیری از من، آن چه را می بخشی

مگو با کسان صحبت خویش را که محرم به یک نقطه مجرم شود

بیا تا قدر یکدیگر بدانیم که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم کریمان جان فدای دوست کردند سگی بگذار، ما هم مردمانیم

نیکی کریمی

میان آن همه گل رفتم و عاشق نشدم تو چه کردی که تو را دیدم و دیوانه شدم؟ ............................................................ "آناهیتا شمس" عزیز، اسم و فامیل خیلی قشنگی داری:smile: