نتایح جستجو

اتفاقاتی که طبق میل ما نیست بدون شک تحت مدیریت خداست ، صبر میکنیم.

اعتراف میکنم که حالم اصلا خوب نیست

همش عالی بود دستت درد نکنه ما یه استاد داشتیم بعد از خودش سرکلاس میرفتی میفرستادت بری شیرینی بگیری هیشکی جرات نمیکرد دیر بیاد هر کی یه دیقه دیر میرسید قید کلاسو میزد ، چون هم کلاسو از دست میداد برا خرید شیرینی هم پولشو

لبخند تو را چند صباحیست ندیدم یک بار دگر خانه ات آباد بگو سیب

دیگه دارم نگرانت میشم جواب تلفنم نمیدی که ؟

http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/446697-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%81-%D9%85%DB%8C%DA%A9%D9%86%D9%85-%DA%A9%D9%87/page26 این تاپیک اعترافات بیاین اینجا

http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/446697-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%81-%D9%85%DB%8C%DA%A9%D9%86%D9%85-%DA%A9%D9%87/page26

.................................................................

http://www.www.www.iran-eng.ir/newreply.php?p=6437655&noquote=1

سپاسگذارم فک کردم یه چیزی مث ناسیونالیسم و سوسیالیسم و روماتیسم وایناس......... نگو اینه .....:D

این چیه عامووووووووووووو این چشاش از حدقه زده بیرون خودم با همین ناخونام درشون اوردم

زیبا می باشه مییییییی پسندم

های کجا یه سه روزه دلمون پوکید بیا بریم بیرون ؟ نساجی بروجرد و میگم

سپاس برای درخواست دوستی

اهوم اهوم اهوم.... همچین کل کشیدم گلو درد گرفتم البته من که فوتبالو نگاه نکردم همینجوری خواستم تخلیه انرژی شم

سلام های کجا خانه ات آباد

اعتراف میکنم اتو بوسای تهران ورامین خیلی خفن بودن

نموخوام نموخوام ........... من الان موخوام زود باش .......

اعتراف میکنم تو دانشگاه خیلی خوابم میگرفت سر کلاس

اعتراف میکنم خیلی دوس داشتم پرنده های زینتی رو دستم بگیرم اخه خیلی گوگولی بودن یه بار یکیشون از دستم پرید و رفت و....