چه میبینم
سلامش سرد
راهش درو و تاریک است
به سوسوی چراغش نیست امیدی
هوایش بد شبیه مرده گاه باشد
صدایش خوف دارد
تنش بد بو
چه میبینم
امید روشنایی ها
نباشد در برم پیدا, شدم رسوا
زدست نابسامانی
چه میبینم هوایش سرد و دلگیر است
سخن میگفت چون نقال برای ما آق بابا
صدای کتری بی بی
امیدی بود گاهی...