نتایح جستجو

  1. مهندس کوچیکه

    :wallbash:آبجی خانمم میشه یه موضوع پیشنهاد بدی برافردا حتما باید موضوم مشخص شده باشه برا روش...

    :wallbash:آبجی خانمم میشه یه موضوع پیشنهاد بدی برافردا حتما باید موضوم مشخص شده باشه برا روش تحقیق می خوام
  2. مهندس کوچیکه

    سلام میشه یه موضوع پیشنهاد بدی واسه روش تحقیق می خوام

    سلام میشه یه موضوع پیشنهاد بدی واسه روش تحقیق می خوام
  3. مهندس کوچیکه

    راهنمایی و مطالعه گروهی کارشناسی ناپیوسته معماری

    ببخشید یهو پریدم اینجا کسی روش تحقیق گذرونده که به من تو انتخاب موضوع کمک کنه
  4. مهندس کوچیکه

    ;)زرنگی اگه بگم کجا بودم که میفهمی کی هستم

    ;)زرنگی اگه بگم کجا بودم که میفهمی کی هستم
  5. مهندس کوچیکه

    اسکیس چطور بود !به نظر من که واسه دفعه اول بدک نبود

    اسکیس چطور بود !به نظر من که واسه دفعه اول بدک نبود
  6. مهندس کوچیکه

    :confused:خوب همون به هر حال متشکرم

    :confused:خوب همون به هر حال متشکرم
  7. مهندس کوچیکه

    نه اسمش هزار معمار نیست فکر کنمم که فقط آموزش پرسپکتیوه وچندتا نمونه

    نه اسمش هزار معمار نیست فکر کنمم که فقط آموزش پرسپکتیوه وچندتا نمونه
  8. مهندس کوچیکه

    اولش سوالی بود بعدیش خبری

    اولش سوالی بود بعدیش خبری
  9. مهندس کوچیکه

    3ش بدرد میخوره راجع به پرسپکتیوه

    3ش بدرد میخوره راجع به پرسپکتیوه
  10. مهندس کوچیکه

    شما جلد 1و3 چگونه معمارانه طراحی کنیم روهم دارید

    شما جلد 1و3 چگونه معمارانه طراحی کنیم روهم دارید
  11. مهندس کوچیکه

    مشاعرۀ سنّتی

    مانده ام حیران که با شور شتاب زندگانی بگذردیانگذرد
  12. مهندس کوچیکه

    سلام مهتاب خانم واسه فردا کاریم کردی

    سلام مهتاب خانم واسه فردا کاریم کردی
  13. مهندس کوچیکه

    مشاعرۀ سنّتی

    دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند گل آدم بسرشتندو به پیمانه زدند
  14. مهندس کوچیکه

    مشاعرۀ سنّتی

    در عبور از کوچه های کودکی خنده هایم راگم کردم غافل از اینکهدگر ازآن کوچه ها نخواهم گذشت
  15. مهندس کوچیکه

    مشاعرۀ سنّتی

    آتشاز بهرنگاه خویش برجانم زدی خواستی تادرمیان شعله ها آبم کنی
  16. مهندس کوچیکه

    مشاعرۀ سنّتی

    شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر این سفر راه قیامت میروی تنها چرا
  17. مهندس کوچیکه

    مشاعرۀ سنّتی

    مرااز یاد برد آخر ولی من بجزاوعالمی رابردم از یاد
  18. مهندس کوچیکه

    فکر می کنم همین که تو رو میندازم تو فکر کلیه تازه حالا واقعا چه فرقی میکنه که منو بشناسی

    فکر می کنم همین که تو رو میندازم تو فکر کلیه تازه حالا واقعا چه فرقی میکنه که منو بشناسی
  19. مهندس کوچیکه

    گفتگوهای تنهایی

    در عبور از کوچه های کودکی خنده هایم را گم کردم غافل ازاینکه دگر ازآن کوچه ها نخواهم گذشت
  20. مهندس کوچیکه

    مشاعرۀ سنّتی

    روز اول که سرشتند زگل پکرشان سنگی اندر گلشان بود همان شد دلشان
بالا