خسته از خود
خسته از دلهای سرشاری که نیست
میگذارم سر به روی دوش دیواری که نیست
دستهایم پارکهای خالی از دلبستگی
چشم هایم کو چه های تنگ دیواری که نیست
...
من گدایی نمیکنم محبتو
من نمیخوام یه عشق بی صداقتو
من نمیخوام واسه تو تحقیر بشم
من نمیخوام به جرم داشتن چشات از زندگی سیر بشم
من نمی خوام دست ترحم بکشی روی سرم
بهم بگی گریه نکن بدون که عاشقت منم
....
...
...