نتایح جستجو

  1. R-ALI

    [IMG] سلام حال سرکار چطوره؟ اميد وارم هميشه شاد باشی.

    [IMG] سلام حال سرکار چطوره؟ اميد وارم هميشه شاد باشی.
  2. R-ALI

    كوي دوست

    خواب کودکی در خوابهای کودکی ام هر شب طنین سوت قطاری از ایستگاه می گذرد دنباله ی قطار انگار هیچ گاه به پایان نمی رسد انگار بیش از هزار پنجره دارد و در تمام پنجره هایش تنها تویی که دست تکان می دهی آنگاه در چارچوب پنجره ها شب شعله می کشد با دود گیسوان تو در باد در امتداد راه مه آلود در...
  3. R-ALI

    كوي دوست

    آخرین تماشایت را پلک نخواهم زد مبادا تصویرت در چشمانم آواره گردد. عید همگی مبارک.
  4. R-ALI

    كوي دوست

    *دست ها و دست ها به دست های او نگاه میکنم که میتواند از زمین هزار ریشه گیاه هرزه را برآورد و میتواند از فضا هزارها ستاره را به زیر پر درآورد به دست های خود نگاه میکنم که از سپیده تا غروب هزار کاغذ سپید را سیاه میکند هزار لحظه عزیز را تباه میکند مرا فریب میدهد ترا فریب میدهد گناه...
  5. R-ALI

    كوي دوست

    ارغوان آسمان تو چه رنگ است امروز؟ آفتابی است هوا ؟ یا گرفته است هنوز؟ من در این گوشه که از دنیا بیرون است، آسمانی به سرم نیست. از بهاران خبرم نیست. آنچه می بینم دیوار است. آه! این سخت سیاه آنچنان نزدیک است که چو بر می کشم از سینه نفس نفسم را بر می گرداند. ره چنان بسته که پرواز نگه در همین یک...
  6. R-ALI

    كوي دوست

    جادوی سکوت من سکوت خویش را گم کرده ام لاجرم در این هیاهو گم شدم من که خود افسانه می پرداختم عاقبت افسانه مردم شدم ای سکوت ای مادر فریاد ها ساز جانم از تو پر آوازه بود تا در آغوش تو ، راهی داشتم چون شراب کهنه شعرم تازه بود در پناهت برگ و بار من شکفت تو مرا بردی به شهر یاد ها من ندیدم...
  7. R-ALI

    كوي دوست

    *ماه و سنگ اگر ماه بودم به هرجا که بودم سراغ ترا از خدا میگرفتم وگر سنگ بودم به هرجا که بودی سر رهگذر تو جا میگرفتم اگر ماه بودی به صد ناز شاید شبی بر لب بام من مینشستی وگر سنگ بودی به هر جا که بودم مرا میشکستی مرا می شکستی
  8. R-ALI

    كوي دوست

    مگر نه چیزی که امروز در تسلط توست ناچار روزی از دست تو خواهد رفت؟ پس ، اکنون از ثروت خویش ببخش و بگذار فصل عطا یکی ازفصل های درخشان زندگی تو باشد.
  9. R-ALI

    كوي دوست

    او سر سپرده می خواست من دل سپرده بودم من زنده بودم اما انگار مرده بودم از بس که روزها را با شب شمرده بودم یک عمر دور و تنها تنها به جرم این که او سر سپرده می خواست، من دل سپرده بودم یک عمر می شد آری در ذره ای بگنجم از بس که خویشتن را در خود فشرده بودم در آن هوای دلگیر وقتی غروب می شد گویی به...
  10. R-ALI

    كوي دوست

    وقتی که بغض کهنه گلوگیر می شـود احساس می کنم که دلم پیر می شود محتـاج چشمـهـای تــوام ای قــرار دل قدری شتاب کن به خـدا دیر می شود تو نیمـه نهـان منـی بـی دلیـل نیسـت کز زنـدگـی بی تـو دلم سیر می شود برگرد ای بهار که خواب و خیال عشق با بازگشت چشم تـو تعبیـر می شود اشک ندامت من و...
  11. R-ALI

    كوي دوست

    یک نفس ای پیک سحری بر سر کویش کن گذری گو که ز هجرش به فقانم به فقانم ای که به عشقت زنده منم گفتی از عشقت دم مزنم من نتوانم، نتوانم،نتوانم من غرق گناهم تو عذر گناهی روز و شبم را تو چو مهری و چو ماهی چه شود گرمرا رهانی ز سیاهی چون باده به جوشم، در جوش و خروشم من سر زلفت به دو عالم...
  12. R-ALI

    كوي دوست

    دزدیده چون جان می روی اندر میان جان من سرو خرامان منی ای رونق بستان من چون می روی بی‌من مرو ای جان جان بی‌تن مرو وز چشم من بیرون مشو ای شعله تابان من هفت آسمان را بردرم وز هفت دریا بگذرم چون دلبرانه بنگری در جان سرگردان من تا آمدی اندر برم شد کفر و ایمان چاکرم ای دیدن تو دین من وی روی تو...
  13. R-ALI

    سلام . وقت بخیر.حال سرکار خوبه؟ ممنون از این که قابل دونستی. در ضمن از گلی که برام فرستادی کمال...

    سلام . وقت بخیر.حال سرکار خوبه؟ ممنون از این که قابل دونستی. در ضمن از گلی که برام فرستادی کمال تشکر را دارم .عمرت مثل گل نباشه. بدرود. [IMG]
  14. R-ALI

    كوي دوست

    غزلی چون خود شما زیبا با غروب این دل گرفته مرا می رساند به دامن دریا می روم گوش می دهم به سکوت چه شگفت است این همیشه صدا لحظه هایی که در فلق گم شدم با شفق باز می شود پیدا چه غروری چه سرشکن سنگی موج کوب است یا خیال شما دل خورشید هم به حالم سوخت سرخ تر از همیشه گفت : بیا می شد اینجا...
  15. R-ALI

    كوي دوست

    دیوانه یکی دیوانه ای آتش بر افروخت در آن هنگامه جان خویش را سوخت همه خاکسترش را باد می برد وجودش را جهان از یاد می برد تو همچون آتشی ای عشق جانسوز من آن دیوانه مرد آتش افروز من آن دیوانه آتش پرستم در این آتش خوشم تا زنده هستم بزن آتش به عود استخوانم که بوی عشق برخیزد ز جانم خوشم با...
  16. R-ALI

    كوي دوست

    سرود نان چنگی دوره گرد باز آمد نغمه زد ساز نغمه پردازش سوز آوازه خوان دف در دست شد هماهنگ ناله سازش پای کوبان رسيد و دست افشان دلقک جامه سرخ چهره سياه تا پشيزی ز جمع بستاند از سر خويش برگرفت کلاه گرم شد با ادا و شوخی او سور رامشگران بازاری چشمکی زد به دختری طناز خنده ای زد به شيخ دستاری...
  17. R-ALI

    كوي دوست

    اگر هر آنچه درباره خیر و شر می گویند درست باشد، پس تمام زندگی من سلسله ای از جنایت هاست "جبران"
  18. R-ALI

    كوي دوست

    ببار ای بارون ببار با دلُم گریه كن، خون ببار در شبای تیره چون زلف یار بهر لیلی چو مجنون ببار ای بارون دلا خون شو خون ببار بر كوه و دشت و هامون ببار دلا خون شو خون ببار بر كوه و دشت و هامون ببار به سرخی لبای سرخ یار به یاد عاشقای این دیار به داغ عاشقای بی مزار ای بارون ببار ای بارون ببار...
  19. R-ALI

    كوي دوست

    تو بمان و دگران از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران رفتم از کوی تو لیکن عقب سرنگران ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی تو بمان و دگران وای به حال دگران رفته چون مه بمحاقم که نشانم ندهند هر چه آفاق بجویند کران تا بکران می روم تا که به صاحب نظری باز رسم محرم ما نبود دیده کوته نظران دل چون...
  20. R-ALI

    كوي دوست

    فخر الدین عراقی ز دو دیده خون فشانم ز غمت شب جدایی چه کنم که هست این ها گل باغ آشنایی همه شب نهاده ام سر چو سگان بر آستانت که رقیب در نیاید به بهانه ی گدایی مژه ها و چشم شوخش به نظر چنان نماید که میان سنبلستان چرد آهوی خطایی ز فراق چون ننالم من دلشکسته چون نی که بسوخت بند بندم زحرارت...
بالا