نتایح جستجو

  1. s.mojdeh

    چه چیزهایی باعث می شود مردها عاشق شوند؟

    ;) اول آفرين به اون همسر خوب و بعد خوش به حالش كه همچين شوهر قدرشناسي داره .
  2. s.mojdeh

    چه چیزهایی باعث می شود مردها عاشق شوند؟

    :razz::razz::razz: واقعا كه ...
  3. s.mojdeh

    چه چیزهایی باعث می شود مردها عاشق شوند؟

    خدا رو شكر . :redface: پس ايميل همسر جان رو بديد تا مورد چهارم هم اجرا بشه قربان . و بايد گفت آفرين به اين همسر عزيز ... :gol::gol::gol:
  4. s.mojdeh

    چه چیزهایی باعث می شود مردها عاشق شوند؟

    همه چیز به تو بستگی دارد. فقط کافی است یک سری مسائل را رعایت کنی تا دیوانه وار عاشقت شوند. در این مقاله چند مورد کوچک آمده که با انجام آن مردها عاشق و دلشیفته شما می شوند . این یک سوال گیج کننده است: آیا لحظه خاص یا اتفاق خاصی وجود دارد که با توجه به آنها مردها به طور ناگهانی عاشق شوند ؟...
  5. s.mojdeh

    سلام و ممنون .

    سلام و ممنون .
  6. s.mojdeh

    تفاوت بچه هاي شرقي و غربي ....

    :child::child::child:
  7. s.mojdeh

    رهایت نمی کنم...!!!

    رهایت نمی کنم...!!! روزی تصمیم گرفتم که دیگر همه چیز را رها کنم. شغلم ‏را، دوستانم را، زندگی ام را! به جنگلی رفتم تا برای آخرین بار با خدا ‏صحبت کنم. به خدا گفتم: آیا می‏ توانی دلیلی برای ادامه زندگی برایم بیاوری؟ و جواب ‏او مرا شگفت زده کرد. او گفت : آیا درخت سرخس و بامبو را می بینی؟ پاسخ...
  8. s.mojdeh

    رهایت نمی کنم...!!!

    رهایت نمی کنم...!!! روزی تصمیم گرفتم که دیگر همه چیز را رها کنم. شغلم ‏را، دوستانم را، زندگی ام را! به جنگلی رفتم تا برای آخرین بار با خدا ‏صحبت کنم. به خدا گفتم: آیا می‏ توانی دلیلی برای ادامه زندگی برایم بیاوری؟ و جواب ‏او مرا شگفت زده کرد. او گفت : آیا درخت سرخس و بامبو را می بینی؟ پاسخ...
  9. s.mojdeh

    لحظه ها در زندگی ....

    MOMENTS IN LIFE لحظه ها در زندگی There are moments in life when you miss someone گاهي در زندگي دلتان به قدري برا ي كسي تنگ مي شود So much that you just want to pick them from كه مي خواهيد او را از روهايتان بيرون بياوريد Your dreams and hug them for real و آرزوهاي خود را در...
  10. s.mojdeh

    تفاوت بچه هاي شرقي و غربي ....

    بچه غربی سرفه می‌کند. مادر یک دستمال درمی‌آورد و به بچه می‌دهد ... بچه شرقی شدید سرفه می‌کند. مادر به او می‌گوید "نکن". بعد هم بچه را دعوا می‌کند. بچه حالا علاوه بر سرفه، زر هم می‌زند...! بچه غربی غر می‌زند و نمی‌خواهد از مغازه بیرون برود. پدر به او می‌گوید که راه خروج را بلد نیست و از بچه...
  11. s.mojdeh

    25 مرگ عجيب ....

    25 مرگ هاي عجیب و شگفت انگیز در دنیا که باور کردنی نیستند !! 1) آرنولد بنت: داستان نویس انگلیسی(۱۸۶۷،۱۹۳۱) وی برای آنکه ثابت کند آب شهر پاریس از نظر بهداشتی کاملا سالم است، یک لیوان از آن را خورد و در اثر تیفوئید ناشی از آن در گذشت! ۲) آگاتوکلس: (خودکامه سراکیوز ۳۶۱، ۲۸۹ ق.م) در...
  12. s.mojdeh

    هزار و یک بار عشق

    یکم بار که عاشق شد، قلبش کبوتر بود و تنش از گل سرخ اما عشق، آن صیاد است که کبوتران را پر می دهد و آن باغبان است که گل های سرخ را پرپر می کند پس کبوترش را پراند و گل سرخ اش را پرپر کرد :gol::gol::gol: دوم بار که عاشق شد، قلبش آهو بود و تن اش از ترمه و ترنم اما عشق، آن پلنگ است که ناز آهوان...
  13. s.mojdeh

    مادر ...

    مرسي خيلي قشنگ بود ولي چرا اينقدر غمگين ؟؟؟ :cry::cry::cry:
  14. s.mojdeh

    مادر ...

    مادر ... مادر ، تو رفیع ترین داستان حیات منی. تو به من درس زندگی آموختی. تو چون پروانه سوختی و چون شمع گداختی و مهربانانه با سختی های من ساختی. مادر، ستاره ها نمایی از نگاه توست و مهتاب پرتوی از عطوفتت، و سپیده حکایتی از صداقتت...
  15. s.mojdeh

    حس زیبا دیدن

    با وجودي كه كل متنتون قشنگ بود و درست اما تشبيه و قياس جالبي نبود .
  16. s.mojdeh

    اهل دانشگاهم ....

    اهل دانشگاهم رشته ام علافی‌ست جیب‌هایم خالی ست پدری دارم حسرتش یک شب خواب! دوستانی همه از دم ناباب و خدایی كه مرا كرده جواب. خوب می‌فهمم سهم آینده ی من بی‌كاریست من نمی‌دانم كه چرا می‌گویند مرد تاجر خوب است و مهندس بی‌كار وچرا در وسط سفره ما مدرک نیست! چشم ها را باید شست جور دیگر باید...
  17. s.mojdeh

    اهل دانشگاهم ....

    اهل دانشگاهم روزگارم خوش نیست ژتونی دارم خرده پولی سر سوزن هوشی. دوستانی دارم بهتر از شمر و یزید هم چو من مشروط و اتاقی که در این نزدیکی است پشت آن کوه بلند. اهل دانشگاهم پیشه ام گپ زدن است گاه گاهی هم می نویسم تکلیف می سپارم به شما تا به یک نمره ناقابل بیست كه در آن زندانیست دلتان...
  18. s.mojdeh

    يك شاخه گل

    مردی مقابل گل فروشی ايستاد. او می خواست دسته گلی برای مادرش که در شهر ديگری بود سفارش دهد تا برايش پست شود. وقتی از گل فروشی خارج شد٬ دختری را ديد که در کنار درب نشسته بود و گريه می کرد. مرد نزديک دختر رفت و از او پرسيد : دختر خوب چرا گريه می کنی ؟ دختر گفت: می خواستم برای مادرم يک شاخه گل بخرم...
  19. s.mojdeh

    مدرسه عشق

    :( منم خيلي دوست داشتم ولي متاسفانه چند وقته هر مطلبي كه ميذارم پيغام ميده كه بررسي ميشه ولي ديگه هيچ خبري ازش نمي شه .
بالا