باز هم ورق زنی ِ دفتر خاطره هایم شروع شد!
هر روز که از رفتنت میگذرد
هر روز که بیشتر دلتنگت میشوم
هجوم می آورم به این کاغذ پاره ها!
هجوم می آورم به این پس ماند های شیرین ترین لحظه ها!
چند عکس که جا خوش کرده در عمیق ترین نقطه ی بایگانی قلبم
و یک دنیا تصویر از آمدن تا رفتنت که دیوانه وار خود را به...
چه بی تابانه می خواهمت ای دوریت آزمون تلخ زنده به گوری
چه بی تابانه تو را طلب میکنم بر پشت سمندی گویی نو زین که قرارش نیست
و فاصله تجربه ای بیهوده است
بوی پیرهنت اینجا و اکنون
کوه ها در فاصله سردند
دست در کوچه و بستر حضور مانوس دست تو را می جوید
و به راه اندیشیدن یاس را رج می زند
بی نجوای...