چند ساعت اول به سرعت تو هر منطقه افرادی رو مسئول سیر کردن بچه های گرسنه و جا و پناه دادن به بچه های آواره میکردم .
چند ساعت دوم همین کار رو در مورد فقیرای بزرگسال میکردم به اضافه ی اینکه واسه هرچندتاشون که امکانش هست شده شغل هم پیدا کنن تا دیگه فقیر نمونن. ساعتای بعدی میگفتم استارت خیریه...