سرگذشتم پر درده
زندگیم خاموش و سرده
روزگارم مثه پاییز
همه نارنجی و زرده
بخت من انگاری این بود
غربت و تنهایی و غم
دستهای خالی خالی
چشمایی قرمز و پر نم
وحشت بیداری از خواب
کابوس های شده تکرار
سوالهای بی شماری
که جواب نداره هر بار
این منو حال منی که
واسه تو...
دلتنگم آه بی تو بی قرارم
بی تو دیگه رفیقی ندارم
پر پر میشم روزی که جدا شی
می میرم آه شبی که نباشی
سخته آخه دوریه تو برام
من بعد تو خودمو نمیخوام
لالایی هات نغمه ی شبونه ست
تا زنده ام عاشقت می مونم
نبودم... مدت هاست که ديگر نيستم شايد از همان زمان که دلم برايت تنگ شد و تو يواشکی به من و دلم خنديدی و من يواشکی دلم گرفت طفلکی دلم يواشکی شکست غمی نيست از همان زمان که من و شکسته هايم خاطره شديم بر هر چيز که رنگ و بوی تورا ميدهد خط قرمز کشيدم و حالا ..حسم بی تو ديدنی است پرواز يا سقوط !؟ نميدانم
نبودم... مدت هاست که ديگر نيستم شايد از همان زمان که دلم برايت تنگ شد و تو يواشکی به من و دلم خنديدی و من يواشکی دلم گرفت طفلکی دلم يواشکی شکست غمی نيست از همان زمان که من و شکسته هايم خاطره شديم بر هر چيز که رنگ و بوی تورا ميدهد خط قرمز کشيدم و حالا ..حسم بی تو ديدنی است پرواز يا سقوط !؟ نميدانم
نبودم... مدت هاست که ديگر نيستم شايد از همان زمان که دلم برايت تنگ شد و تو يواشکی به من و دلم خنديدی و من يواشکی دلم گرفت طفلکی دلم يواشکی شکست غمی نيست از همان زمان که من و شکسته هايم خاطره شديم بر هر چيز که رنگ و بوی تورا ميدهد خط قرمز کشيدم و حالا ..حسم بی تو ديدنی است پرواز يا سقوط !؟ نميدانم