نتایح جستجو

خداوند به سه طريق به دعاها جواب مي دهد: او مي گويد آري و آنچه مي خواهي به تو مي دهد. او ميگويد نه و چيز بهتري به تو مي دهد. او مي گويد صبر كن و بهترين را به تو مي دهد

salam nice too meet you

دوست داشتن امشب از آسمان ديده ي تو روي شعرم ستاره مي بارد در سكوت سپيد كاغذ ها پنجه هايم جرقه مي كارد شعر ديوانه ي تب آلودم شرمگين از شيار خواهش ها پيكرش را دوباره مي سوزد عطش جاودان آتش ها آري، آغاز، دوست داشتن است گرچه پايان راه نا پيداست من به پايان دگر نينديشم كه همين دوست داشتن...

چرا همش میگی مقسی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ نکنه تو رباتی؟

salam khahesh mikonam behem hatman sar bezan

rafty? man yekam kar dashtam raftam umadam hasty hanoo?

your wellcome babay در خاکسترم گلی بکار روزهای آبان عصب های نو رسیده ام شکوفه ها را تغییر می دهند و موریانه ها را دلتنگ می کنند . آیا پرنده ای که آسمان عصر را جدی گرفته بود پیراهن گلدار تو را بر بند می فهمد ؟ که نفس های بنفشه ات پوست حریص شب را تب دار کرده است .

سلام من ممنونم که مورد پذیرشه شما واقع شدم

خواهش میکنم باعث افتخار منه

سلام خواهش ایشالا که بتونم در خدمدتون باشم

خواهی نباشم و خواهم بود دور از دیار نخواهم شد تا "گود" هست میان دارم ,اهل کنار نخواهم شد یک دشت شعر و سخن دارم حال از هوای وطن دارم چابک غزال غزل هستم آسان شکار نخواهم شد ... من زنده ام به سخن گفتن جوش و خروش و برآشفتن از سنگ و صخره نیاندیشم, سیلم، مهار نخواهم شد گیسو به حیله چرا پوشم...

خواهی نباشم و خواهم بود دور از دیار نخواهم شد تا "گود" هست میان دارم ,اهل کنار نخواهم شد یک دشت شعر و سخن دارم حال از هوای وطن دارم چابک غزال غزل هستم آسان شکار نخواهم شد ... من زنده ام به سخن گفتن جوش و خروش و برآشفتن از سنگ و صخره نیاندیشم, سیلم، مهار نخواهم شد گیسو به حیله چرا پوشم...

هنوز آخرین مهره ی بازی ام برای تو مشتاق سربازی ام تو شاهی و من حافظ جان تو ... به مردن برای تو هم راضی ام خردادیااااااااااااااا

تصویر قشنگ بودن من با تو یک بوسه فقط فاصله ی من تا تو من غرق تماشای تو هی می پرسم: تندیس خدا نشسته پیشم یا تو ؟؟ خردادیممممممممممممممممممممممممممممممممممم

نفسم تنگ شده باز هوامی خواهم به چه رویی بنویسم که تورا می خواهم وقت باران همه ی پنجره ها می رقصد باز کن پنجره را باز ,هوا می خواهم بی سبب نیست که من خیره به لبهای توام فکر بی جا نکنی واژه ی(ما)می خواهم مرز ما بیشتر از یک قدمی فاصله نیست دو قدم راه بیا چون که دوتا می خواهم بی سبب...

با کلیدی اگر می آیی تا به دست خود از آهن تفته قفلی بسازم. گر باز می گذاری در را، تا به همت خویش از سنگ؛ پاره سنگ دیواری برآرم._ باری دل در این برهوت دیگر گونه چشم اندازی می طلبد. * قاطع و بُرّنده تو آن شکوه پاره پاسخی ، به هنگامی که اینان همه نیستند جز سوالی خالی به بلاهت...

من که متولد خرداد هستم چیزی واسه گفتن دارین؟

ممنونم

متشکرم.شما vhdl نوشتین؟

سلام خوبی؟