من عاشق جان بازم،از عشق نپرهیزم
من مست سراندازم،از عربده نگریزم
گویند رفیقانم از عشق نپرهیزی؟
ازعشق به پرهیزم،پس باچه درآمیزم؟
پروانه دمسازم،میسوزم و میسازم
ازبیخودی و مستی،می افتم ومیخزم...
قطار میرود ،تو میروی ،تمامه ایستگاه میرود، و من چقدر ساده ام که سال های سال در انتظاره تو کناره این قطاره رفته ایستاده ام.و همچنان به نرده های ایستگاه رفته تکیه داده ام.....:cry: