نتایح جستجو

  1. babakmail

    مشاعرۀ سنّتی

    بر ندارد سر زبالین دیده حیران من..............تا به کی سیلی درین دریای طوفانی خورم
  2. babakmail

    مشاعرۀ سنّتی

    تو همی دانی که آئین تو چیست؟...........زیر گردون سر تمکین تو چیست؟...........آن کتاب زنده قرآن حکیم..............حکمت او لایزال است و قدیم
  3. babakmail

    مشاعرۀ سنّتی

    هنوز همنفسی در چمن نمی بینم..................بهار می رسد و من گل نخستینم...............به آب جو نگرم خویش را نظاره کنم..........به این بهانه مگر روی دیگری بینم؟(ان شالله ) اقبال
  4. babakmail

    مشاعرۀ سنّتی

    درستش کردم ... سیه چشمو ،سیه موی و سپید روی ................................نگار من که به آینه دل، آویز است :redface:
بالا