یه بار با بچه های دانشکده رفته بودیم سفر. تو اتوبوس نشسته بودیمو مشغوله بگو بخند که متوجه شدم کیف پولمو نیست. فهمیدم برداشتنو می خوان سر به سرم بذارن! منم رفتم وسط اتوبوسو داد زدم یا کیفمو بهم میدین یا فش می دم! دیدم کسی نیورد منم شروع کردم بد و بی راه گفتن. به صورت بی صدا ولی با حرکاتم و لب...