گفتم غم تو دارم!
گفتا درک دوباره!
گفتم که ماه من شو !
با شست داد اشاره
گفتم ز مهرورزان،رسم ادب بیاموز!...
گفتا بیشین بی نیم باااا!
بد ریخت بد قواره!
گفتم دچار عشقم!
گفتا بيمير دوباره !
گفتم وکیلم آیا؟
گفتا که راااا نداره!
گفتم که زیر پایم، یک بنز کوپه دارم!
،گفتا عجیجم! آره! آره...
گفتم غم تو دارم!
گفتا درک دوباره!
گفتم که ماه من شو !
با شست داد اشاره
گفتم ز مهرورزان،رسم ادب بیاموز!...
گفتا بیشین بی نیم باااا!
بد ریخت بد قواره!
گفتم دچار عشقم!
گفتا بيمير دوباره !
گفتم وکیلم آیا؟
گفتا که راااا نداره!
گفتم که زیر پایم، یک بنز کوپه دارم!
،گفتا عجیجم! آره! آره...
گلی از شاخه اگر می چینیم برگ برگش نکنیم
و به بادش ندهیم
لااقل لای کتاب دلمان بگذاریم
و شبی چند از آن
هی بخوانیم و ببوسیم و معطر بشویم
شاید از باغچه کوچک اندیشه مان گل روید ...
"سهراب سپهری"
گلی از شاخه اگر می چینیم برگ برگش نکنیم
و به بادش ندهیم
لااقل لای کتاب دلمان بگذاریم
و شبی چند از آن
هی بخوانیم و ببوسیم و معطر بشویم
شاید از باغچه کوچک اندیشه مان گل روید ...
"سهراب سپهری"
گلی از شاخه اگر می چینیمبرگ برگش نکنیم
و به بادش ندهیم
لااقل لای کتاب دلمان بگذاریم
و شبی چند از آن
هی بخوانیم و ببوسیم و معطر بشویم
شاید از باغچه کوچک اندیشه مان گل روید ...
"سهراب سپهری"