شاکی
شاکی
شاکی ام!!
از روزگار
که مرگ را حق
و حق را نیستی میداند
از زندگی
و دروغ هایی که بوی حقیقت می دهند
و حقایقی
که چشمانِ شب پرستمان باور ندارند
از ابلیس
و خنده جانکاهش بر تصلیبِ بی گناهان
و تسبیح خدا نمایان
از ترقیِ
جانیانِ متکی بر ستون های خونینِ قدرت
که با قانون هرت به پله های رفیع علم...