نتایح جستجو

  1. M

    مشاعرۀ سنّتی

    دلم جز مهر مه رویان طریقی بر نمی‌گیرد ز هر در می‌دهم پندش ولیکن در نمی‌گیرد میان گریه می‌خندم که چون شمع اندر این مجلس زبان آتشینم هست لیکن در نمی‌گیرد چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را که کس مرغان وحشی را از این خوشتر نمی‌گیرد سخن در احتیاج ما و استغنای معشوق است چه سود افسونگری...
  2. M

    مشاعرۀ سنّتی

    در دفتر ستایش نیکویی در نامه ی پرستش زیبایی آموختم چگونه به محبوب بنگرم آموختم چگونه به سودای یک نگاه از جان و مال و زندگی خویش بگذرم آموختم چگونه در پیش او بمیرم و دم بر نیاورم
  3. M

    مشاعرۀ سنّتی

    همه عمر ب ندارم سر از اين خمار مستي كه هنوز من نبودم كه تو در دلم نشستي
  4. M

    مشاعرۀ سنّتی

    هنوزم چشم ِ دل دنبال فرداست هنوزم سینه لبریز از تمناست هنوز این جان بر لب مانده ام را در این بی آرزویی آرزوهاست
  5. M

    سلام و ممنون

    سلام و ممنون
  6. M

    نمیخوای جوابمو بدی؟

    نمیخوای جوابمو بدی؟
بالا