فرقی نمی کند ولی من همین داستان رو به این شکل خوانده بودم.داستان قشنگی است:
کشاورز کم درآمد به جای تراکتور از اسب پیری برای شخم زدن استفاده می کرد. یک روز بعد از ظهر در حین کار در مزرعه افتاد و مرد.
همه روستاییان گفتند:"چه اتفاق وحشتناکی"
کشاورز با آرامش گفت:"خواهیم دید"
خونسردی و آرامش او...