موهای جوگندمی که شدیدا الان رو بورسه:smoke:
چی بگم حمید من یه ده دوازده سالی کلا نیومدم و تازگیا برگشتم و خیلی نوستالژیه و خیلی رو مخه تغییرات..:w44:
الانم رفیقامو تو این غربت میبینم بغضی میشم :cry:
وای حمید اصن به پیریاتون نمی اندیشم
اینکه الان احتمالا یه خط های محوی پای چشاتون باشه، احتمال وجود چن تار نقره ای تو موها، چهره یه نمه جا افتاده .. وای ولش کن من اصن خجالت میکشم با یه مرد گنده حرف بزنم :دییییی
در شب کوچک من ، افسوس
باد با برگ درختان میعادی دارد
در شب کوچک من دلهرهء ویرانیست
گوش کن
وزش ظلمت را می شنوی ؟
من غریبانه به این خوشبختی می نگرم
من به نومیدی خود معتادم