من یکی یکی شما ها رو یاد کردم!!!
البته اون بی وفا هم کنارم نشسته بود، با هم اسم به یاد هم میآوردیم و بعدش دعا!
ازش بپرس (اگه حافظه اش یاری کنه ، اگه نداد این گرا ها رو بهش بده)
جلوی ضریح حرم حضرت ابوالفضل
مدل نشستن خسته ... (زانو ها توی بغل)
من و اون
روز آخر که میخواستیم برگردیم
رو به ضریح،...