نتایح جستجو

داشتیم صحبت میکردیم گذاشتی رفتی

امروز خدا رحم کرد معامله مون نشد رفتم دم بنگاه نشستم تا صاب ماشی اومد دیدم از این شازده هاس که باباشون براش ماشین خریده گفتم من هشت و نیم میخوام گفت باشه رفتیم دور زدیم بعد جقله میگه سندش تو رهن سایپاس میگم اخه پسرجون سند که در رهن باشه نمیتونی انتقال بدی حالا که اینجوریه 4 تومن پیش پرداخت میدم...

...........

به این راحتی ها نیست پریروز حموم بودم فردا میرم شبا سرما میخورم بابا ما اینجا شبا بخاری روشن میکنیم

بابا حالم امشب خیلی بده نمیدونم چمه اعصابم خورده دلم میخواد برم حموم

امشب احساس مزخرفی دارم توی این گچ انگار زخمام خشک شدن پام یکماهه اب بخودش ندیده گندید اون تو

بابا شقایق بی خیال غلط و درست شو چرا اینجوری شدی اروم باش بذار این شب کوفتی هم یه ذره خوب بگذره

الان من چی بنویسم؟ بنویسم دارم خو جواب مردمو چی بدم بنویسم ندارم که کتک میخورم خودت بگو

چی شده؟

:w40:

استغفراله سکه شد 777 تومن باورت میشه صبح 727 تومن بود

................

................

خواهش میکنم از معجزاتشون بگید من شاگرد خاص ایشون بودم همیشه منو دوست داشتن و بهم افاضات میکردن دوست دارم بیشتر بدونم

اره یه بار تو جلسه درس ایشون نشسته بودم یادش بخیر اقا داشتن شرح لمبه رو افضه میفرمودند یه لحظه نگاهی به بنده کردند و گفتند پاشو گمشو برو بیرون بنده با شرمساری از حضور خارج شدم نگو ایشون داشتن باطن بنده رو میدیدند و افکار بنده که به دختر همسایه فکر میکردم را ایشون مجسم میدیدند

الان دیگه ظهور هم بکنه فایده نداره کیه قدر اقا رو بدونه اقا وقتی افضه میفرمودند روح از بدن عاشقانشون پرواز میکرد منتها ملک الموت اجازه از ایشان نداشت دوباره روح رو بزور میکرد تو بدن عاشقان بعله عوالم ربانی به همین سادگی ها نیست

البته من به دوران ایشون نرسیدم ولی اسمشون رو زیاد شنیدم خدا رحمت کنه مرحوم خیارکی هم اون زمان افاضاتی داشتند

من گفتم کار در جهت رضای حق انجام بدیم برو بچه های ولایی هم راضی باشن اونروزا بهشون میگفتن قطره یادته؟

حذفش کردی؟

خوب همون دیگه منم میومدم اونجا سینه میزدم کی میره تو مجلس اقایون سینه بزنه؟ منکه خودم سینه سوخته ام برا بقیه سینه میزدم