نتایح جستجو

ما در ره عشق تو اسیران بلاییم کس نیست چنین عاشق بیچاره که ماییم

سلام سال نو شما هم مبارک... من رشته ام نرم افزاره . بنابراین با matlab سر و کاری ندارم اما با نرم افزارSpice کار می کنم البته در حد نیاز ( برای آز معماری و ...)

می خواستم به شور تو شیدا شوم ، نشد در تار و پود عشق تو معنا شوم ، نشد با هر چه ابر عاشق و با هر چه رود شوق رفتم که محو وسعت دریا شوم ، نشد

دل من آینه توست ، مصفا دارش از پی عکس رخ خویش مهیا دارش

در جام شراب عشق تو هر چه که هست دلم از باده ی عشقت شده مست

ای جان جهان ، جانانه تویی ، وز عشق رخت دیوانه منم من مست توام ، پابست توام ، از هر دو جهان بیگانه منم

بوی باران ، بوی سبزه ، بوی خاک شاخه های شسته ، باران خورده ، پاک آسمان و آبی ابر سپید برگهای سبز بید عطر نرگس ، رقص باد نغمه ی شوق پرستوهای شاد خلوت گرم کبوتر های مست... نرم نرمک می رسد اینک بهار خوش به حال روزگار! سال نو پیشاپیش مبارک .

سلام شرمنده نمی دونستم . از این به بعد ...

:gol:دست نوشته ی "علی شریعتی " دو غریب ای که هوای من شده ای ، دم زدن در تو حیات من است . ای که در گذرگاه عمر ، تو را یافته ام ، تو مرا می سازی و من تو را می سازم . تو مرا می سرایی و من تو را می سرایم . تو مرا می تراشی و من تو را می تراشم . تو مرا می نگاری و من تو را می نگارم . من تو را بر صورت...

من و تو :gol:و آن گاه خود را کلمه ای می یابی که که معنایت منم و مرا صدفی که مرواریدم تویی و خود را اندامی که روحت منم و مرا سینه ای که دلم تویی و خود را معبدی که راهبش منم و مرا قلبی که عشقش تویی و خود را شبی که مهتابش منم و مرا قندی که شیرینی اش تویی و خود را طفلی که پدرش منم و مرا شمعی که...

قسم قسم به واژه ی صبح در تاریکی افسون گر شب که از لحظه ی غربت تا صبح دیگر نخواهم خواند به شوق یک نفس در هوای گرفته ی عشق . بگذار بغض در گلوی خسته به خواب رود تا مبادا اشک ، بر روی شفافیت چشمان در انتظار قدم بگذارد که دیگر اشک برایم مقدس است . آن گاه که نبض آسمان در آغوش شب می زند دیگر چه جای...

دگر شعرم ز عشق تو میان واژه ها پیداست، درون سینه ام غوغاست؛ کنون فریاد: تو ای بی تو دلم بر باد من رسوای مجنون را...

یاد تو کنم دلم تپیدن گیرد خونابه ز دیدگان چکیدن گیرد با یاد تو آرام کنم زین پس من تا غیر تو از دلم رمیدن گیرد

دردی ست غیر مردن ، کان را دوا نباشد پس من چگونه گویم کین درد را دوا کن

سلام مقاله ها رو براتون ایمیل کردم ...

دلم آتشگهی ست دیرینه پابرجا و عشقت شعله ای سرکش در این آتش که تا عشقت درون سینه ام باقی ست دلم از سوز عشقت تا ابد زنده ست

:gol:یا رب ز شراب عشق سر مستم کن وز عشق خودت نیست کن و هستم کن از هر چه به جز عشق تهی دستم کن یکباره به بند عشق پابستم کن

:gol:خدایا اگر مرا به جرمم مواخذه کنی ، تو را به عفوت مواخذه می کنم و اگر مرا به گناهم بازخواست کنی ، تو را به معرفتت بازخواست می کنم و اگر مرا به آتش دوزخ وارد سازی ، اهل آتش را آگاه خواهم کرد که من تو را دوست داشتم ... "مناجات شعبانیه"

"تو" :gol:اگر تو نبودی کدام واژه مرا تا عروج ما می برد ؟ اگر تو نبودی سلام را که به لبخند ، پاسخش می داد ؟ نگاه منتظرم ، راه به نگاه که می بست ؟ ز پشت پنجره ، نگاه من که را می جست ؟ اگر تو نبودی کدام واژه به لب های من گره می خورد ؟ سرای خاطره ام رازدار که بود ؟ اگر تو نبودی دلم هوای که می کرد ؟...

سلام من نرم افزاری هستم ...