نتایح جستجو

من بازم اومدم یه سوال داشتم به نظرت من از خاطراتم میگم درتاپیک دست نوشته ها اعضای باشگاه دوست دارن ادامه بدم یا نه:w20: مخسی:gol:

سلام دوست گلم شب خوش من الی هستم میخواستم لطف کنید ونظرتون رو در مورد نوشته های من بدید ممنون بازم ممنون:w27:

سلام شب بخیر من الی هستم می خواستم لطف کنید ونظرتون رو در مورد نوشته های من بدید خیلی خوشحال میشم بازم ممنون:w27:

سلام مرسی از این همه تعریف:w42: خوشحال میشم همیشه نظر بدید بازم ممنون:w27:

سلام من الی هستم نقد شما رو از شعر دوستان خوندم می خواستم لطف کنید ونظرتون رو در مورد نوشته های من هم بدید ممنون میشم :gol: خیلی خوشحال میشم نظر شما رو هم بدونم :gol::w27:

سلام شب بخیر:gol: اول خسته نباشی خوب میخواستم لطف کنی ودر مورد نوشته های من نظر بدی ممنون میشم :w27: من الی هستم وتازه به باشگاه اومدم :w16:

سلام مرسی شما خوبی چه خبر

وسط یه چهار راه که اتنهایه هر طرف میخوره به میدان اعدام تمام دیواره های شهر رو پر شده از تبلیغات سکوت این دیوارها مرگ بیداری ماست ...................................... بر میگرده میگه میشه کم تر شعار بدی میگم شعر نه شعار ،میگه همه از درد میگن تو رو خدا تو دیگه نگو من نخوام خانومم غصه بخوره...

:w30:

به یاد او اسمان در نبودت گریان است وخدا نمی تواند ان را ارام کند بااین همه گرفتاری از یاد ما نمی روی همیشه یادت در ذهن ما سبز است نا مه ات را برای شاگردانت خواندم گفتم به انها در گلدان های خودتان گلی بکارید گلی همیشه سبز هر جا میروید درختی بکارید تا سبزی همه جارا فراگیرید تا ببینیم دست چه کسی...

سلام عکس حوشمزه ای بود خیلی هوس توت فرنگی کردم ممنون اینم شعر جدید من نظر یادت نره http://www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=28828&page=78

تواز کجا امده ای از میان برگهای رها شده در باد تواز کجا امده ای از بازتاب نور ماه دراب نکند ان روز که تور در دست صیاد بود تو میان ماهی ها بودی شاید باغبان اشتباهی تو را چیده باشد نه انگار موقع اذان صبح بود که صدایت جاری شد از میان کوچه های ابی رنگ میگویم نکند خدای من اشتباهی فرشته ای فرستاده...

سلام تقدیم به جوجو یه سبد پر ستاره یه بغل پر ترانه یه اسمون ابی باارزوهای زیبا :w23:

[IMG]

مرسی جوجوجان زیبا بود

عادت کردم به اینکه هر روز با صدای زیبایی توبیدار شم به عطر تنت عادت کردم به اینکه تاسرم رو روی پاهات بذارم تواروم نوازشم کنی ومن به یک خواب زیبا برم وقتی که ازت دورم دیونه میشم ودور بودن از تو برای من خیلی سخته، وقتی با دستان مردانه ات محکم دستم رو میگیری ومن میگم چیه میترسی فرار کنم اون وقت...

خوشبحالت جوجو من حسودیم شد میشه به داداشیت بگی نوشته های منو هم بخون ونظر بده باشه ممنون میشم من که نمی تونم بیام نمایشگاه کتاب خیلی حیف شد :cry::crying:امیدوارم کتاب رو بتونم پیدا کنم بخونم جوجومن اگه جای تو بودم از اطلاعات داداشم استفاده میکردم خیلی زیاد:w16:

سلام خوبید؟ خوب به قول خواهر زاده شیطونم از خودم شعر در به کردم نظر یادت نره می خواهم بگم می تونی به عنوان یه دوست رو من حساب کنی واسه حل مشکلاتت تا اونجا که بتونم کمک میکنم البته اگه قابل بدونی

این سیاه چال زندگی من است پر از خبرهای کوچک وبزرگ نه بسان کودکی ارام که شوق بازیش را گرفته اند غمگینم کو هوای ازادی مرا مست ورقصان کند کلاغ به من گفت ان کلاغ پیر که در عزا وشادی یک چیز میخواند فرقش دستانی بود که یا برسینه پرخون میخورد یابر دستی دیگرکه خونین است توزندانی نادانی منی مگر ان روز...

خورشید طلوع میکنه وروز شروع به خودنمایی میکنه از میان روزنه های پرده خودشو نشون میده موبایلم رو نگاه میکنم نوشته گلی تا کی میخوابی؟ لبخند میزنم به اسمون خیره میشم، چطور شدم امید زندگیش چطور شدم عشقش نمیدونم از کجا شروع شد از یک نگاه ساده باورش واسه خودم سخته به خاطر دوران سخت کودکیم از جنس مرد...