هیچی ما که دیگهداشتیم بهش عادت میکردیم!
اما واضحترین کاری کهکردش و هنوز یادمه اینبودکه:
تو خونه چهار نفری نشسته بودیم سر سفرهشام و داشتیم غذا میخوردیم ...
تو آشپزخونه ما آبگرمکن دیواری بود و باید آب گرم تا آخر باز میشد تا آبگرمکن روشن شه...
خلاصه ما داشتیم غذا میخوردیم که یهو صدای پیچیدن شیر آب...