نتایح جستجو

آره حتماً همینه که تو میگی :confused: اینو نگید چی بگید ؟.. :redface:

ما مكانيكي ها هرچند مي دونيم جنس دوم جماعت جنبه و ظرفيت و كلا چيزاي تو اين مايه ها رو ندارن ولي با اينحال چون خلايق هستند و ضعيف ، باز احترام قائليم .. چكار ميشه كرد ديگه ! احترام نگيريم چي بگيريم ؟ لابد مثل جنس دوم ، ‌پاچه :) ضمناً نيست كه دل رحميم ، ضعيف كش نيستيم ;)

ممنون ولی این صالحی چشه ؟ چرا قاتی کردی ؟ سیگار میکشی بکش . اصلا به من چه ؟ شاید از اینکه تو نمیتونی زن بگیری و بالطبع بعدش سیگار رو ترک کنی اینجوری اخمات رفته تو هم !!! آره ؟ :redface:

باورم نمیشه .. بعد از 8 سال که اون همه سیگار کشیدم .. تو که میدونی مجتبی یادت هست ؟ الان یه هفته میشه سیگار نکشیدم به این میگن قدرت زن در زندگی فکر میکردم هیچوقت نمیزارمش کنار .. ولی شد .. پی نوشت : مردان سیگاری هر چه زودتر زن بگیرید . البت زنی که سیگاری نباشد ..

.... به ، مگه میشه نشناسم همون که با جیپ قراضه ش میومد دانشگاه .. مدرکشم که افتخاری بود . چند سال پیش شنیدم ماشینشو عوض کرده .. اون کتاب ترمو بود که کلی افتخار میکرد ترجمه ش کرده ، یادته ؟ اون ترجمه مال دانشجوها بود که به اسم خودش تموم کرده بود .. سر همون یه کتک مفصل بچه ها زده بودنش ... خلاصه...

تو که ادعای اصالت علم و صنعتی میکنی ، بگو ببینم موضوع صفحه آخر نشریه چهاردیواری چی بود ؟ اصلا چهاردیواری رو ديدي ؟ خوندي ؟ - پیام های ده کلمه ای ميدوني چي بود ؟..

چاکریم مجتبی خان عزیز .. خوشحالم اینجا میبینمت خیلی وقته ازت بی خبرم ما رو بی خبر نگذار از خودت در تماس باش ببینم کجایی ؟ چیکارا می کنی ؟ ... عزیزی .

امروز كه اومدم اينجا ، اسم علم و صنعت رو كه ديدم يه دفعه ياد علي آقا خباز افتادم .. يادش بخير . خدا رحمتش كنه .. اين سالهاي آخر وقتي از جلو كفاشيش رد مي شدم ، منو كه مي ديد با لهجه شيرينش مي گفت : تو هنوز اينجايي ؟ پير شدي برو ديگه . اينجا كه جاي پيرمردا نيست ، من اينجا خاطرخواه دارم موندم ...

.......... همکار علم و صنعتی نکنه احمدی نژاد رو میگی ؟! به رییس جمهوری منتخب میگی تحفه نیست ؟!!!!!!!:cry: تحفه نیست ؟!!!! نیست ؟؟؟ تو اصلا میدونی تحفه یعنی چی ؟؟ :surprised:

نه ، خوشم اومد . جو خوبيه اينجا .. مثل قديما ، الحق كه بچه هاي دهه هفتاد علم و صنعت يه چيز ديگه بودن و هستن ، حتي بعضي هفتاد و دهي ها هم متأثراً خوب بودن :-) درست مي گم م.شيمي ؟

بيا ، حالا خوب شد ؟ همه فهميدن مكانيكيا و شيمي ها رابطشون خوب بوده ، پس بزار بدونن حتي ترياي شيمي كه به لطف بچه هاي سوله درش تخته شد ، 3 دنگ از شش دنگش مال بچه هاي مكانيك بود .. باور كن ..

خانم مهندس قصد ما تنها يادآوري روزاي خوب اون موقع بود ، ما هيچ وقت م.شيمي ها رو غير از خودمون نميدونيم .. ما هميشه حامي جدايي شيميست از م.شيميست! بوده و هستيم - هرچند خيلي ها به اشتباه به خودشون مي گرفتند ( به قول شما بچه های مکانیک دل از دانشکده م.شیمی نمیکندند. دایم اون دور و برا میچرخیدند )...

فرزاد حتما يادشه بچه هاي شيمي رو ، وقتي شد م.شيمي و بهشون گفتن مهندس هيچكي رو تا يه مدت تحويل نمي گرفتن .. عجب روزايي بود . م.شيمي هاي علم و صنعت :-)

حالا ما يه چيزي گفتيم ، مگه ميشه دختر علم و صنعتي كم بياره ؟ اونم از بچه هاي كامپيوتري ؟ عمراً .. راستي ورودي چند بودي ؟

رهبر گروه سرود ما رو باش ، رفتي اون پشت چيكار ؟ بيا جلو ، بايد به گروهت افتخار كني :-) نگاشون كن چه با حال ميخونن .. شايدم جلو بچه هاي مكانيك كم آوردي ، آره ؟ آره ،‌حتما همينه .. عيبي نداره ، زندگي همينه ديگه ، سخت نگير :-)

دعا كن زودي برگردم علم و صنعت .. دلم براي تريا تنگ شده براي بچه هاي چايي به دست و سيگار به لب تريا .. براي نيمكتم روبروي پله هاي معماري .. براي ترياي شيمي كه تعطيل شد براي تحصن ها براي انجمن بچه هاي تياتر خيابوني جلوي معماري ظهر دانشگاه براي استاديومش تلفن كارتي هاي كنار آمفي تياتر روباز براي...

البته كه همه علم و صنعتي ها رو عشقه .. هر چند هنوز رو ورودي هاي 79 تعصب دارم :-) خودمو معرفي نكردم : سليمي 79 مكانيك ( البت بيشتر با معماري ها بودم ، براي همين همه فكر ميكردن منم معماري مي خونم ) الانم بندرعباس تو يكي از اين پالايشگاهها گير افتاديم .. ولي ميدونم يه روز برميگردم علم و صنعت ايشا...

علم وصنعتي هاي 79 رو عشقه .. هر روزتون نوروز نوروزشون پيروز