نتایح جستجو

[IMG]

همینو بگو والاااااااا.....چه معنی داره اصلا :دی

الهی ... اتفاقا همین چند ساعت پیش یکیشونو تو خیابون دیدم .هزار ماشالا بزنم به تخته خیلی خوشکل کرده بود . جوری که وقتی راه میرفت همه دخترا وپسرا( چون مشخص نبود چیه. به چشم بعضیها دختر بود یه چشم بعضی دیگه پسر )این بود که یکی یکی یکی تلف میشدن جلو پاش هی باید جنازه جمع میکرد. اوضاعی بوداااااا.....

ایشالااااااااااااااا...(از ته دل گفتم و با غلظت فراوان)

به به مبارک باشه مدرکت.چقدر مدت تنبلیت طولانی بوده ها....:دی اره دیگه من اول راهم تازه انتخاب رشته کردم تا اگه خدا بخواد به جمع شما بپیوندم. حالا شما چرا ناراحت شدی که من تازه میخوام شروع کنم ؟

قابلی نداشت . آره میدونم آدمهای خوبی ان . واسه همین خودمم میخوام مهندس معمار بشم..:smile:

ببخشید آقا!من میتونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم ؟

خواهش میشه . باشه قبول میکنم جبران کنی . تولدم 8 بهمنه ..یادت نره .:دی

سلام .مرسی بابت درخواست دوستیت . من با یک مهندس معمار دیگه هم دوست شدم ...جونمی..

سلام امیر میبینم که تولدته . مبارکه باشه داداشـــــــــــــــــــــــــــم .ایشالا انقدر عمر کنی که نوه ی نوه ی نوه ی ندیده ات رو هم ببینی ... و ایشالا به منم نشونش بدی ( هه هه حال کردی مخفیانه واسه خودمم آرزو کردم عمر طولانی داشته باشم ):lol::lol:

ببخشید آقا!من میتونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم ؟

ببخشید آقا!من میتونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم ؟

ببخشید آقا!من میتونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم ؟

ببخشید آقا!من میتونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم ؟

ببخشید آقا!من میتونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم ؟

جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی موأدبانه گفت: ببخشید آقا! من می تونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟ مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده...

مرسی خلاقیت. مرسی از شماااا

اااااا این یه مدت عکس دکستاپ لبتابم بود .نمیدونستم زیباترین مرغابی دنیاست :D مررررسی.:smile:

اتش سرد؟