نتایح جستجو

زندگی همه ش رنجه.. لحظه های شادی ش خیلی کم و کمرنگه.. سعی کنیم برای هم سخت ترش نکنیم..

تا خواستم كه بگسلم اين رشته نگاه  قلبم تپيد و باز مرا سوي او كشاند  نو ميد و خسته بودم از آن جستجوي خويش  با ناز خنده كردم و گفتم بيا بيا

در دنیای تو ساعت چند است؟ علی مصفا: همه عمر ترسیدم.همیشه حواسم پرت بود. امّا نه از تو. همیشه حواسم جمعِ تو بود گُلی. اسم تو آرومم می کرد. تو«الف» بودی؛من«ی».«گیله گُلِ ابتهاج»؛«فرهادِ یروان».سلیقه  تو رو یادمه. هرچی رو تو دوست داشتی دوست داشتم. اون روز رو یادمه که خانوم معلّم پرسید هرکی از چی...

خودت باش!

 در آستانه ی فصلی سرد در محفل عذای آینه ها و اجتماع سوگوار تجربه های پریده رنگ و این غروب بارور شده از دانش سکوت چگونه میشود به آن کسی که میرود این سان صبور سنگین سرگردان فرمان ایست داد

سریال خاطرات خون آشام بیشتر رمانتیکه تا ترسناک منکه دوس داشتم مخصوصن شخصیت دیمن!

پارسال بهار دسته جمعی رفته بودیم زیارت برگشتنی یه دختری خوشگلو با محبت همسفر ما شده بود همراهمون میومد به دستو پام افتاده بود این دل بی مروت میگفت برو بهش بگو آخه دوسش دارم بی گفتگو هر چی میخواد بشه بشه هرچی میخواد بگه بگه

اخراجی میتونه آن بشه؟!

تخم ماهی

درد تاریکیست درد خواستن رفتن و بیهوده از خود کاستن سر نهادن بر سیه دل سینه ها سینه آلودن به چرک کینه ها در نوازش ، نیش ماران یافتن زهر در لبخند یاران یافتن

هیچکدوم (متساوی الساقین به فارسی ) سوال انحرافی نپرس:D اشبل به چی میگن؟

تا نهان سازم از تو بار دگر راز این خاطر پریشان را می کشم بر نگاه ناز آلود نرم و سنگین حجاب مژگان را دل گرفتار خواهش جانسوز از خدا راه چاره می جویم پارساوار در برابر تو سخن از زهد و توبه می گویم

-به نظر سابینا در حقیقت زیستن –به خود و دیگران دروغ نگفتن  تنها در صورتی امکان پذیر است که انسان با مردم زندگی نکند. به محض اینکه بدانیم کسی شاهد کارهای ماست، خواه ناخواه خود را با آن چشمان نظاره گر تطبیق می دهیم و دیگر هیچیک از کارهایمان صادقانه نیست. -ترزا بخوبی می داند که لحظه ی پدیدار شدن...

جوکر به هارلی کویین: حاضری به خاطر من بمیری؟ هارلی کویین: بله جوکر: این که آسونه، حاضری برای من زندگی کنی؟ فیلم suicide squad

تا چند حدیث پنج و چار ای ساقی مشکل چه یکی چه صد هزار ای ساقی خاکیم همه چنگ بساز ای ساقی بادیم همه باده بیار ای ساقی  خیام شعرتون خیلی زیبا بود:gol:

سكوت آب می‌ تواند خشكی باشد و فرياد عطش؛ سكوت گندم می‌ تواند گرسنگی باشد و غريو پيروزمندانه‌ ی قحط؛ همچنان كه سكوت آفتاب ظلمات است اما سكوت آدمی فقدان جهان و خداست؛       غريو را         تصوير كن ! شاملو

چه معنی جالبی داش (  وقتی کشتی مهاجرین انگلیسی در سواحل استرالیا پهلو گرفت و مهاجران به درون سرزمین جدید رفتند با این حیوان روبرو شدند و با تعجب از بومیان پرسیدند :What 's this؟ اما آنان که نمی فهمیدند انگلیسی ها چه می گویند به زبان خودشان گفتند کانگورو یعنی 'نمی فهمم چی میگی'. انگلیسی ها گمان...

یاد می آرم که در دستان من روزگاری شعله می زد خون شعر خاک می خواند مرا هر دم به خويش می رسند از ره که در خاکم نهند آه شايد عاشقانم نيمه شب گل بروی گور غمناکم نهند

نه میشه باب میل(دل) .. شمالیه .. دِلِوِس

خوک میدونیdelves یعنی چی؟