سال سوم دانشگاه بودم
چهار بار درس های مختلف شیمی رو رد شده بودم انقدری که از شیمی متنفر بودم از هیچ چیزی تو* دنیا متنفر نبودم
اما به امید گرفتن یه نمره ی لب مرزی دوباره این درس لعنتی رو برداشتم
تا از شرش خلاص شم همون روزها بود که برای اولین بار عاشق شدم عاشق استادِ شیمی!
به جرئت می تونم بگم...