سلام سحر جونم
حس می کنم دیگه دوسم نداری
حس می کنم زیادیه وجودم
چرا به این زودی ازم بُریدی؟
من که گلِ سرسبدِ تو بودم
حس می کنم تو این روزا نمی خوای
یه لحظه هم حتی منو ببینی
کاش می دونستم عشقِ دیروزِ من
فردا که شد تو با کی همنشینی
دوسم نداری می دونم دوسم نداری
اما تو چشمات می خونم که بی قراری
خدا...