اگر تنهاترین تنها شوم باز هم خدا هست:چه شبها که خودت را تنها دیدی... و چه روزها که در پستوی نهانخانه دلت پنهان شدی وبرای حرف هایی که شنیده بودی و رنجهایی که کشیده بودی و ارزوهایی که نا خواسته به باد رفته بود مظلومانه گریستی و فکر کردی کسی بر احوال تو آگاه نیست...؟! چرا باور نکردی که مهربان عزیزی...