تا جایی که فهمیدهام قرار نبوده این قدر وقتمان را در آخورهای سرپوشیدهی تاریک بگذرانیم به جای چریدنِ زندگی و چهار نعل تاختن در دشتهای بیمرز.
قرار نبوده تا نم باران زد، دستپاچه شویم و زود چتری از جنس پلاستیک روی سر بگیریم مبادا مثل کلوخ آب شویم.
قرار نبوده اینقدر دور شویم و مصنوعی...