من یه سال شب 4شنبه سوری سوار تاکسی بودم.تاکسی شخصی بود چون خانوم راننده تاکسی با بچه کوچیکش جلو نشسته بودن.آهنگ های یه خواننده عربی هم فضای تاکسی رو منور کرده بود.
راننده تاکسیه گفت:نامردای عربی چرا نمیذارین مردم حالشونو بکنن.4تا عرب سوسمار خورو....
خلاصه بعد اینکه گفت و گفت نوبت ما شد.
داداش...