نتایح جستجو

منم ان مست رند سخت شيدا / ميان جمله رندان هاي هايم

شما مست نگشتيد وزان باده نخورديد/ چه دانيد چه دانيد كه ما در چه شكاريم؟

نيم ز كار تو غافل هميشه در كارم / كه لحظه لحظه تو را من عزيزتر دارم

سلام:gol: ممنون از پيشنهادتون دوست عزيز

عليك سلام داداش فرصت طلب (خدايا ما از قانعينيم همون يه دونه رو بده بياد دمت گرم!) توهم؟ كلمه بيگانه؟ انوقت چرا؟! :دي اها عاقل شدين پس.. از قديم گفتن قلو بايد از خود قله بخوري! اين بود كه راهي شديم.. راستي از اين بالا از اوني كه بودين بازم كوشولوتر شدين داداش :دي اره ايشالا اها اين الان روفرمتون...

زان پيش تر كه عالم فاني شود خراب / ما را ز جام باده گلگون خراب كن

هر چند كه كوه برقرار است / والله كه قرار ما ندارد

بگو دل را كه گرد غم نگردد / ازيرا غم به خوردن كم نگردد دل اندر بي غمي پري بيابد / كه ديگر گرد اين عالم نگردد دلا سر سخت كن كم كن ملولي / ملول اسرار را محرم نگردد چو ماهي باش در درياي معني / كه جز با اب خوش همدم نگردد ملالي نيست ماهي را ز دريا / كه بي دريا خود او خرم نگردد يكي درياست در عالم...

ابجي سايه عزيزم از غمت غمگينيم.. ما رو شريك غمت بدون ابجي از خدا مي خوام به همگيتون صبر و طاقت بده روحشون شاد

ابجي سايه عزيزم از غمت غمگينيم.. ما رو شريك غمت بدون ابجي از خدا مي خوام به همگيتون صبر و طاقت بده روحشون شاد

سلام ابجي :gol: خواهش مي كنم وظيفه بود هر چند خواست خدا چيز ديگه اي بوده ولي بازم مي گم دست خوش بابت زحمتي كه كشيدي غم خيلي بزرگيه غم عزيز خدا كمكش كنه..

تو خواهي استين افشان و خواهي روي در هم كش / مگس جايي نخواهد رفتن از دكان حلوايي

به ملامت نبرند از دل ما صورت عشق / نقش بر سنگ نبشتست به طوفان نرود سعدي

سلام ابجي :gol: خوبي؟ كم پيدايي ؟ مثه اينكه امتحانا و پروژه ها حسابي كار خودشونو كردنا ! :دي

سلام ابجي :gol: نيستي كم پيدايي؟ رو به راهي ايشالا؟ ساز دلت در چه حاله؟ به قول خودت چشمك! :دي

عليك سلام داداش (چون كلا ادم فرصت طلبي نيستيم گفتيم اين فرصت سلام + 69 تا ثوابشو بگيريم از خودمون كه اين به اون فرصته كه دادين در شه) اره شكر. ممنون داداش كوشولوتره :دي اره ايشالا. مزه شم به همون قل خوردنس وگرنه ما و كوهنوردي؟! پس خوب نشدين هنو. مي شين حالا انشالا دير و زود داره كلا. سوخت و...

دلا اگر چه كه سخت است بيخ صبر ولي / چو بر اميد وصالست خوشگوار ايد

ز اسمان اغاز كارم سخت شيرين مي نمود / كي گمان بردم كه شهدالوده زهر ناب داشت سعدي اين ره مشكل افتادست در درياي عشق / اول اخر در صبوري اندكي پاياب داشت

در خرابات مغان نور خدا مي بينم / اين عجب بين كه چه نوري ز كجا مي بينم

دم از جانم براوردي به مي دم مي دهي تا كي ؟ / دمار از من براوردي نمي گويي براوردم