سلام
من کلاس سوم ابتدایی بودم یه روز خاله ام اومده بود خونه مون . همسایه طبقه پایینی مون که خیلی آدم گیری بود خونه نبودند ما بچه ها هم فرصت رو غنیمت شمردیم شروع کردیم به دویدن تو خونه دنبال هم خواهر بزرگم نشسته بود منم حواسم نبود پام گیر کرد بهش با سر رفتم تو سر در آهنی اتاق . خیلی از سرم خون می...