نتایح جستجو

  1. N

    آيات سبز (کلمات دکتر شريعتي)

    دكتر على شريعتى دكتر على شريعتى سلام دوستان , بياييد دراين تابيك اشعار و نوشتةهاى دكتر على شريعتى رو بذاريم بسوزم چه امید بندم در این زندگانی که در نا امیدی سر آمد جوانی . سر آمد جوانی و ما را نیامد پیام وفایی از این زندگانی . بنالم ز محنت همه روز تا شام...
  2. N

    حال پدر یکی از بچه ها خوب نیست؛ دعاش کنید...

    اَمَّن یُجیبُ المُظطَرَّ اِذا دَعاهُ و یَکشِفُ السّوء بة اميد بهبودى هر جة زودتر
  3. N

    در زیبایی یک آدم اولین ملاک چیه ؟

    ميكن اكة خدا بندةشو دوست داشتة باشة و ازش راضى باشة بة جبرئيل دستور ميدة كة مهرشو تو دل مردم بذارة, ية جهرة و ظاهر دوست داشتنى ... اكة حتى زيبا هم نباشيم ولى بة اخلاق و شخصيتمون برسيم جامون تو دل ادماست و همينم مهمة . هيج جيزى جاودان و ماندكار نيست بة خصوص زيبايى
  4. N

    داستان هاي كوتاه

    حكايت طايفه ى دزدان بر سر كوهى نشسته بودند و منفذ كاروان بسته و رعيت بلدان از مكايد ايشان مرعوب و لشكر سلطان مفلوب . بحكم ان ملاذى منيع از قلة كوهى كرفته بودند و ملجا و ماواى خود ساخته . مدبران ممالك ان طرف در دفع مضرات ايشان مشاورت همى كردند كه اين طايفة هم برين نسق روزطارى مداومت نمايند...
  5. N

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ عشق در اوج اخلاصش ، به ایثار رسیده است و در اوج ایثارش ، به قساوت !
  6. N

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    وقتی خواستم زندگی کنم، راهم را بستند.وقتی خواستم ستایش کنم، گفتند خرافات است.وقتی خواستم عاشق شوم گفتند دروغ است.وقتی خواستم گریستن، گفتند دروغ است.وقتی خواستم خندیدن، گفتند دیوانه است.دنیا را نگه دارید، میخواهم پیاده شوم (دکتر علی شریعتی)
  7. N

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    چو کس با زبان دلم آشنا نیست چه بهتر که از شکوه خاموش باشم چو یاری مرا نیست همدرد ، بهتر که از یاد یاران فراموش باشم
  8. N

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    وقتی که دیگر نبود ، من به بودنش نیازمند شدم. وقتی که دیگر رفت ، من در انتظار آمدنش نشستم. وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد ، من او را دوست داشتم. وقتی که او تمام کرد ، من شروع کردم . وقتی او تمام شد ، من...
  9. N

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    من چیستم ؟ افسانه ای خموش در‌ آغوش صد فریب گرد فریب خورده ای از عشوه نسیم خشمی که خفته در پس هر درد خنده ای رازی نهفته در دل شب های جنگلی . من چیستم ؟ فریادهای خشم به زنجیر بسته ای … بهت نگاه خاطره آمیز یک جنون زهری چکیده از بن دندان صد امید دشنام پست قحبه ی بدکار روزگار . من چیستم ؟ بر جا ز...
  10. N

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    خدایا ، آتش مقدس « شک » را آن چنان در من بیفروز تا همه « یقین » هایی را که در من نقش کرده اند ، بسوزد. و آن گاه از پس توده ی این خاکستر ، لبخند مهراوه بر لب های یقینی ، شسته از هر غبار طلوع کند. . خدایا ، به هرکه دوست می داری بیاموز که عشق از زندگی کردن بهتر است . و به هر که دوست تر می داری ،...
  11. N

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    روز مركم روز مركم روز مرگم هر که شیون کند، از دور و برم دور کنید.....همه را مست و خراب از می انگور کنید مزد غسال مرا سیر، شرابش بدهید......مست مست از همجا حال خرابش بدهید بر مزارم مگذارید بیاید واعظ، پیر میخانه بخواند غزالی از حافظ جای شیون به بالای سرم دف بزنید، خوشکلی رقص کند جمله شما کف...
  12. N

    داستان هاي كوتاه

    خدايا جرا من ؟ خدايا جرا من ؟ خدايا جرا من ؟ "ارتور اشى " قهرمان افسانةاى تنيس ويملبدون بة خاطر خون الودةاى كة در جريان يك عمل جراحى در سال 1983 دريافت كرد , بة بيمارى ايدز مبتلا شد و در بستر مرك افتاد. او از سراسر دنيا نامةهايى از طرفدارانش دريافت كرد . يكى از انها نوشتة بود : جرا خدا تو...
  13. N

    داستان هاي كوتاه

    زندكى نوشيدن قهوة است زندكى نوشيدن قهوة است زندطى نوشيدن قهوة است (قبلش از اينكة با فونت فارسى ننوشتم معذرت ميخوام ) كروهي از فارغ التحصيلان بس از كذشت جند سال و تشكيل زندكى و رسيدن بة موقعيت هاى خوب كارى و اجتماعى طبق قرار قبلى بة ديدن يكى از اساتيد مجرب دانشكاة خود رفتند . بحث جمعى...
  14. N

    شرط عشق

    شرط عشق دختر جواني جند روز قبل از عروسى ابلةى سختى كرفت و بسترى شد ,نامزد وى بة عيادتش رفت و درميان صحبتهايش از درد جشم خود ناليد .بيمارى زن شدت كرفت و ابلةتمام صورتش را بوشاند,مرد جوان عصازنان بة عيادت نامزدش مىرفت و از درد جشم مي ناليد. موعد عروسى فرا رسيد ,زن نكران صورت خود كة ابلة ان را...
  15. N

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    آدمک آدمک آخر دنياست، بخند آدمک مرگ همين جاست، بخند آن خدايي که بزرگش خواندي به خدا مثل تو تنهاست، بخند دستخطي که تو را عاشق کرد شوخي کاغذي ماست، بخند فکر کن درد تو ارزشمند است فکر کن گريه چه زيباست، بخند صبح فردا به شبت نيست که نيست تازه انگار که فرداست، بخند راستي آنچه به يادت داديم پر زدن...
  16. N

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    محمد معلم - قفس زاد یاد روی تو، شمع محفل ماست آنکه روشن بود ز تو، دل ماست غم و دردی به ما رسید ز تو این خود از بذر عشق حاصل ماست "عاشقان کشتگان معشوقند" گفته اند این و، یار قاتل ماست آنکه از آفتاب روز جزا خشک هرگز نمی شودگِل ماست ما فریبیم، سوی ما مشتاب در غبار سراب منزل ماست دل آشفته چون کند...
  17. N

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    مادر شد صفحه روزگار تیره تا دفتر من گشود مادر از هستی من، نشانه ای نیست خود بودن من چه بود، مادر ناموخت مرا زمانه درسی رندانه ام آزمود، مادر من در یتیم و گردش چرخ از دست توام ربود مادر در دامن روزگارم افکند از دامن خود چه زود مادر حالیست مرا که گفتی نیست گریم همه رود رود مادر هر روز سپهر سفله...
  18. N

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    احمد شاملو _ میلاد آنکه عاشقانه بر خاک مرد (1) نگاه کن چه فرو تنانه بر خاک می گسترد آنکه نهال نازک دستانش از عشق خداست و پیش عصیانش بالای جهنم پست است. آن کو به یکی « آری » می میرد نه به زخم صد خنجر، مگر آنکه از تب وهن دق کند. قلعه یی عظیم که طلسم دروازه اش کلام کوچک دوستی است. (2) انکار ِ...
  19. N

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    سهراب سپهری - اینجا پرنده بود ای عبور ظریف! بال را معنی کن تا پر هوش من از حسادت بسوزد. *** ای حیاط شدید! ریشه های تو از مهلت نور آب می نوشد. آدمی زاد - این حجم غمناک - روی پاشویه وقت روز سرشاری حوض را خواب می بیند. *** ای کمی رفته بالاتر از واقعیت! با تکان لطیف غریزه ارث تاریک اشکال از بال...
  20. N

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    و چه تنها ای درخور اوج! آواز تو در کوه سحر، و گیاهی به نماز. غم ها را گل کردم، پل زدم از خود تا صخره دوست. من هستم، و سفالینه تاریکی، و تراویدن راز ازلی. سر بر سنگ، و هوایی که خنک،‌و چناری که به فکر، و روانی که پر از ریزش دوست. خوابم چه سبک، ابر نیایش چه بلند، و چه زیبا بوته زیست، و چه تنها...
بالا