ادامه : ............. کاظم از زور خجالت داشت میترکید. ناگهان رفت روی بالکن خانهی نستوه، روی نرده ایستاد و از آنجا پرید توی حیاط؛ از ارتفاع تقریبا چهار متری. ما همه وحشت زده دویدیم توی حیاط. کاظم سرحال و قبراق در حال خندیدن بود. گفت: خوشتون اومد؟ دوباره از پلهها رفت بالا و روی...
کاظم تیتاپی همکلاس سال دوم دبستانم بود..و اما دلیل تیتاپی نامیدنش: روزی ما بچههای کلاس به جشن تولد نستوه،یکی از بچه مایهدارهای کلاس، دعوت شده بودیم. هرکدام هدیهای خریدیم و به تولد رفتیم. کاظم را پدرش با موتور گازی آبیرنگش آورد و آمدنش همزمان بود با رسیدن من به آنجا. وقت رفتن، پدرش...
دلم ازین تخت های زیر پله و توی کنج خواست... جون میده واسه خوندن رمان آخر شب و ورجه وورجه کردن تو اون گوشه
یا قصه خوندن واسه چندتا دختر و پسر بچه، که دورت جمع اندو سراپا گوش
کاملا درک میکنم چی میگی.... یکی از دغدغه هام همیشه همین بوده که کنکور ، کنکور درستی نیس و دانشگاه هم از تو یک معمار نمیسازه.... باید خود آدم دنبال چیزی که میخواد بره....
اینکه طرحهای شبیه به کار استادها کنار گذاشته میشه رو دقیقا همه مطمئن هستین یا فقط براساس ذهنیت از کنکور میگین ؟؟منظورم اینه که نمونه های موردی زیاد بوده که این نتیجه گرفته شده؟ (اینکه سلیقه داور هم تاثیر داره قبول دارم)
با اینکه دستم قویه تو اسکیس، اما این سیستم رو برای سنجیدن توانایی مناسب نمیبینم. این حرفو واس خودم نمیزنم.......اسکیس تنها برای اینه که معمارانی سنجیده بشن که توانایی ارائه ی محتویات ذهنشون روی کاغذ رو دارن...اما اگه بخوایم معقولانه فکر کنیم، عصر ، عصر حجر و یا قرون وسطا نیست... ماکت سازی ،...