نتایح جستجو

  1. شهرآفتابی

    کودکی که لنگه کفشش را امواج از او گرفته بود؛ روی ساحل نوشت: دریا "دزد" است. مردی که از دریا...

    کودکی که لنگه کفشش را امواج از او گرفته بود؛ روی ساحل نوشت: دریا "دزد" است. مردی که از دریا ماهی گرفته بود روی ساحل نوشت: دریا سخاوتمندترین سفره ی هستی است.موج دریا آمد و جملات را با خود محو کرد و این پیام را به جا گذاشت: برداشت دیگران در مورد خود را در وسعت خویش حل کنیم!
  2. شهرآفتابی

    [IMG]

    [IMG]
  3. شهرآفتابی

    [IMG]

    [IMG]
  4. شهرآفتابی

    [IMG]

    [IMG]
  5. شهرآفتابی

    [IMG]

    [IMG]
  6. شهرآفتابی

    و چقــــدر دیر می فهمیم که زندگــــی همین روزهاییست که منتظــر گذشتنش هسـتی [IMG]

    و چقــــدر دیر می فهمیم که زندگــــی همین روزهاییست که منتظــر گذشتنش هسـتی [IMG]
  7. شهرآفتابی

    و چقــــدر دیر می فهمیم که زندگــــی همین روزهاییست که منتظــر گذشتنش هسـتی [IMG]

    و چقــــدر دیر می فهمیم که زندگــــی همین روزهاییست که منتظــر گذشتنش هسـتی [IMG]
  8. شهرآفتابی

    خوبه حداقل 23 ساعت پیش اینجا بودین .... [IMG]

    خوبه حداقل 23 ساعت پیش اینجا بودین .... [IMG]
  9. شهرآفتابی

    [IMG]

    [IMG]
  10. شهرآفتابی

    سلام مهدیه خوبی؟ باز که نیستی من خداحافظی کردم وباز برگشتم ولی به تو یکی نرسیدم :D خوب بگو کی...

    سلام مهدیه خوبی؟ باز که نیستی من خداحافظی کردم وباز برگشتم ولی به تو یکی نرسیدم :D خوب بگو کی میای من هم موقع بیام :smile:
  11. شهرآفتابی

    [IMG]

    [IMG]
  12. شهرآفتابی

    گاهی باید رفت تا بیکران دور دستها سینه آفاق را شکافت با همه وجود زمین را در آغوش گرفت با...

    گاهی باید رفت تا بیکران دور دستها سینه آفاق را شکافت با همه وجود زمین را در آغوش گرفت با خورشید بیعت دوباره بست پرده از ظلمت حاکم برداشت با آسمان دست دوستی داد ستارگان را شریک شادی کرد با باد همنفس شد باطبیعت هم نوای کرد با زندگی دست آشتی داد چشم ها را باید بست بادل از فاصله های دور...
  13. شهرآفتابی

    غنچه از خـــواب پــرید و گلی تازه به دنیـــا آمد خار خنـــــــدید و بــــــه گل...

    غنچه از خـــواب پــرید و گلی تازه به دنیـــا آمد خار خنـــــــدید و بــــــه گل گفـــــــتت : سلام و جوابــی نشنید ...خار رنجــید ولی هیچ نگفت ساعتـی چند گذشت.. گل چه زیبا شده بود ... دســـــــــــــت بی رحمــــــی آمــــد نزدیک ... گل ســــــــراسیمه ز وحـــــــشت...
  14. شهرآفتابی

    [IMG]

    [IMG]
  15. شهرآفتابی

    غنچه از خـــواب پــرید و گلی تازه به دنیـــا آمد خار خنـــــــدید و بــــــه گل...

    غنچه از خـــواب پــرید و گلی تازه به دنیـــا آمد خار خنـــــــدید و بــــــه گل گفـــــــتت : سلام و جوابــی نشنید ...خار رنجــید ولی هیچ نگفت ساعتـی چند گذشت.. گل چه زیبا شده بود ... دســـــــــــــت بی رحمــــــی آمــــد نزدیک ... گل ســــــــراسیمه ز وحـــــــشت...
  16. شهرآفتابی

    [IMG]

    [IMG]
  17. شهرآفتابی

    [IMG]

    [IMG]
  18. شهرآفتابی

    [IMG]

    [IMG]
  19. شهرآفتابی

    [IMG]

    [IMG]
  20. شهرآفتابی

    سلام نغمه جان ممنون تو خوبی ؟خواهش می کنم قابلی نداشت :smile: [IMG]

    سلام نغمه جان ممنون تو خوبی ؟خواهش می کنم قابلی نداشت :smile: [IMG]
بالا