مثل كوهيم و از اين فاصله هامان چه غم است
لذت عشق من و تو نرسيدن به هم است
ما دو مغرور، دو خودخواه، دو بد تقديريم
عاشقى كردن ما شرح عدم در عدم است
مثل يك تابلوى نيمه ى نفرين شده اى
دست هر كس كه به سوى تو بيايد قلم است
عشق را پس زدى اى دوست ولى پيش خدا
هر كه از عشق مبّرا بشود ، متهم است
مى روى ،...