نتایح جستجو

چوپان راستگو پیرمرد کلاه حصیریش رو رو سرش جابجا کرد تا نورافتاب کمتر اذیتش کنه نگاهی به جاده انداخت وسیل بی پایان ماشینهایی که از سر دلخوشی یا فرار از خستگی روزمره زدن توکارمسافرت اهی کشید ودلش گرفت! تو این همه سال اون هرروز سیل تکامل وپیشرفت رو تو همین جاده دیده بود که چطور دنیا با سرعت نور...

خدا از دو زاویه در بازگشت از كليسا، جك از دوستش ماكس مي پرسد: «فكر مي كني آيا مي شود هنگام دعا كردن سيگار كشيد؟» ماكس جواب مي دهد: «چرا از كشيش نمي پرسي؟» جك نزد كشيش مي رود و مي پرسد: «جناب كشيش، مي توانم وقتي در حال دعا كردن هستم، سيگار بكشم.» كشيش پاسخ مي دهد: «نه، پسرم، نمي شود. اين بي...

با اجازه داش سجاد خودم:gol: هروقت وضع رانندگيمون مطابق با استانداردهاي تعريف شده جهاني شد مطمئن باشيد ميتونيم ادعا کنيم حق وحقوق خودمونم ميشناسيم چه ربطي داره اقا؟ هيچي همينجوري بي قافيه وبي وزن بهش مربوطه تو لاين راست سبقت ميگيريم وگاز ميديم تو لاين چپ لاک پشتي ميريم وقتي پاي صحبت ميرسه علامه...

ببخشید حمید جون.:gol::gol::gol: دلم میخواد یه یادگار کوچیک از من تو این تاپیک بمونه:redface::gol: در افسانه‏ها آمده، روزي که خداوند جهان را آفريد، فرشتگان مقرب را به بارگاه خود فراخواند و از آنها خواست تا براي پنهان کردن راز زندگي پيشنهاد بدهند. يکي از فرشتگان به پروردگار گفت: خداوندا، آنرا...

:gol::gol::gol: سلام مهندس:gol:خوش میگذره؟:gol:

سلام داش هوتن گل.......ارادت:gol: خیلی خوابم میاد............ :gol::gol::gol:

:gol:

:gol:

:gol::gol::gol: فکرکنم آخر شب بتونم نظرمو البته خیلی ناقص تر از مریم بگم.البته سعی میکنم اونور پست بزنم:gol:

اون سر زدن به درد هیشکی نمیخوره...........:gol:

من هوتنمو میخوام

دمت گرم بابا..............ما مردیم و اگه حمید خان قابل بدونه از دوستاش:smile:

از کجا میگی سرکاری بود همشهری................................؟ حمید رفته بود.بعد 4-3 ماه حالا برگشت یه تاپیک زد......................

راستش حمید جان مادرخانومم همین دو سه هفته پیش فشارش رفته بود بالا.میره دکتر و فشارشو میگیرن 19 بود.با همون فشار یعنی 19 میگه چیزی نیست و میفرستتش خونه...............................2 ساعت بعد میبرنش بیمارستان که بستریش کنن.سکته مغزی کرده بود.........الان هم تقریبا" سمت چپ بدنش از کار...

نه عزیزم...............باور کن ناراحت میشم که تو رو اینجور میبینم........................دلم میخواد زودتر تو رو اونجا ببینم......مث گذشته.........

:gol:

دلم گرفت حمید جون........................منتظرتیم.................فعلا" تو تالار برق میرم...............تو آزاد مث اینجا فقط میخوام مطالبو بخونم..................تا ببینمت............خیلی مخلصیم...........

میدونم چی میگی.................اما بیا ...........................همین تاپیکو تو نواندیشان بزن..........بحث خوبی میشه...............موضوعش خیلی جالبه..................منم تو تالار آزاد نواندیشان پست نمیدم تا تو بیای.................

منم خیلی وقته که باشگاه زیاد نمیام یا اگه میام فقط مطالبو میخونم................تو نواندیشان بحثای بیهوده سیاسی و قومیتی نیست.به خاطر همین اعصاب آدم راحت تره.......تازه کاربرای واقعا" خوبی داره مث همین حمید که کلی مطالب خوب و مفید میزارن............. اما اگه حمید اونجا هم نیاد منم دیگه اونجا...

ســــــــــــــــلام عمو جون ادر.خوبی عزیز؟این آق حمید ما یه خورده دلش گرفته..........از من و امثال من خسته شده..................باور کن تو نواندیشان وقتی نیست دلم میگیره................