نتایح جستجو

  1. MaaRyaaM

    شعرهای تنهایی و مرگ

    اصلا نباش پس باید رفت باید به تمامی رفت برای همیشه باید رفت به جایی که هیچ نشان پستی ندارد هیچ بلیط برگشتی نیست! سحر قره داغی
  2. MaaRyaaM

    دخترا در دوستی با پسرا دنبال چی هستند؟

    ها فایده نداره هر کسی از خودش دفاع میکنه پسرا از پسرا دخترا از دخترا :دی
  3. MaaRyaaM

    دخترا در دوستی با پسرا دنبال چی هستند؟

    آشنا بشن که چی ؟؟! حالا که دارن همدیگرو میزنن من نظری در مورد پسرا ندارم...
  4. MaaRyaaM

    اگه جنگ بشه مي ري جنگ؟؟؟

    خدا نکنه جنگ بشه! نه نمیرم :surprised:
  5. MaaRyaaM

    معماری داخلی

    سبک هایی از طراحی داخلی دفاتر و محیط های کاری سبک هایی از طراحی داخلی دفاتر و محیط های کاری
  6. MaaRyaaM

    معماری داخلی

    معماري داخلي فروشگاه كفشي در آمستردارم معماري داخلي فروشگاه كفشي در آمستردارم
  7. MaaRyaaM

    شعرهای تنهایی و مرگ

    آمدن رفتن همه زندگی، يعني همين تمام زندگی فاصله آمدن و رفتن ها است خلاصه شده است در صرف شدن اين دو فعل در صيغه های مختلف با ضماير متفاوت… ستاره آمد ،خورشيد رفت تو آمدي ،عشق مي آمد شب آمد، تو مي روي من مي آيم ،عقل رفت تو رفتي،پاييز آمده بود ماه آمد او...
  8. MaaRyaaM

    شعرهای تنهایی و مرگ

    کوچه از من پرسيد کين چنين سرد و خموش به کجا می روی امشب به کجا ؟؟!! گفتمش آن روزی که همه زندگيم زين جا رفت تو از او پرسيدی به کجا می رود از خانه ی ما ؟؟؟!!!!!
  9. MaaRyaaM

    شعرهای تنهایی و مرگ

    تو بیا... که اگر آمدنت دیر شود یا اگر آمدنت قصه پوچی باشد من ترا ای همه خوب تا دم مرگ.... نخواهم بخشید
  10. MaaRyaaM

    کاریکلمـــــاتور...

    پرویز شاپور و ماهنامه فکاهی توفیق(شماره 65 سال 1347) پرویز شاپور و ماهنامه فکاهی توفیق(شماره 65 سال 1347) مرحوم " پرویز شاپور" فعالیت مطبوعاتی اش را از نشریات محلی اهواز آغاز کرد پس از انتقالش به تهران با نشریه فکاهی توفیق وارد همکاری شد.او در ستون" فکاهیات نو" مطالبی می نوشت که نتیجه ی...
  11. MaaRyaaM

    معماری داخلی

    تصاويري از اتاقهاي حيرت انگيز هتل Fox در مركز Copenhagen برای آن هایی که دوست دارند اتاق خوابشان را با طرحهای هنری زیباتر کنند . نمونه هایی از طراحی اتاقهای حیرت انگیز که بوسیله ۲۱ هنر مند بین المللی در هتل Fox (هتل Park سابق) كه در مركز Copenhagen واقع شده در زیر آمده . مي توان گفت كه اين...
  12. MaaRyaaM

    کاریکلمـــــاتور...

    مرگ در آثار پرویز شاپور شاپور مرگ را به عنوان یکی از بدیهیات زندگی باعث امیدواری می داند و شانس مردن را برای همه انسانها در طول عمرشان می بیند و با نگاهی فانتزی به سراغ زندگی پس از مرگ می رود: "برای آنکه روز حشر برخیزم ساعت شماطه دار در آرامگاهم می گذارم." یا در جای...
  13. MaaRyaaM

    رسول یونان...شاعر آرامش

    از هر جاده‌ای که آمده‌ام نفرینش می‌کنم از هر پلی که گذشته‌ام شکسته باد عجیب است پلها و جاده‌ها انسان را به ساحلی می‌رسانند که تا چشم کار می‌کند دریاست و عجیب‌تر اینکه تنها ماه می‌تواند از آبهای خروشان بگذرد و غرق نشود.
  14. MaaRyaaM

    رسول یونان...شاعر آرامش

    اگر تو نبودی من کاملاً بیکار بودم هیچ کاری در این دنیا ندارم جز دوست‌داشتن تو
  15. MaaRyaaM

    رسول یونان...شاعر آرامش

    با شعر و سیگار به جنگ نابرابری ها می روم من، دون کیشوتی مضحک هستم که جای کلاهخود و سرنیزه مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!
  16. MaaRyaaM

    رسول یونان...شاعر آرامش

    به دور می رفتم به جستجوی راز جهان که دودکش خانه ات را دیدم نزدیک که شدم دریافتم آنچه به دنبالش بودم تویی، زنی با گیسوانی بافته و آوازهایی که خواب خرس را پر از کندوهای عسل می کرد اینجا فرود آمدم و برای بخاری ات هیزم جمع کردم.
  17. MaaRyaaM

    رسول یونان...شاعر آرامش

    تالاپ. ماه بر بام خانه ام می افتد. ادامه باران ها همیشه زیبا نیست همین طور ادامه رویاها... نیستی و این شب سرد و غمگین ادامه سرمه ای است که تو به چشمانت کشیده ای...
  18. MaaRyaaM

    رسول یونان...شاعر آرامش

    عشق را بدون بزک می‌خواستیم دنیا را بدون تفنگ روی دیوارهای سیاه گل سرخ نقاشی کردیم رهگذران به ما خندیدند به ما خندیدند رهگذران ما فقط نگاه کردیم جاده‌ها دور شهر گره خورده بودند در شهر ماندیم و پوسیدیم و خواندیم: " قطاری که ما را از این جا نبرد قطار نیست" من یک پسر بد بودم
  19. MaaRyaaM

    رسول یونان...شاعر آرامش

    پرواز روز اول گفت: - قلبم بد جوری می‌زند. روز دوم گفت: - کاش می‌شد پرواز کنم. روز سوم احساس کرد می‌خواهد بالا بی‌آورد، دو دستی جلو دهانش را گرفت. روز چهارم اتفاقی نیافتاد. روز پنجم پرنده‌ای از دهانش بال زد و رفت. روز ششم مرد. روز هفتم از شاخه‌ای به شاخه‌ای پرواز می‌کرد. فرشته‌ها، مینی‌مال‌های...
  20. MaaRyaaM

    رسول یونان...شاعر آرامش

    نه به خاطر شعر نه به خاطر جور دیگر زیستن خانه من برای دو نفر کوچک بود به همین خاطر تنها ماندم
بالا