یه تخم مرغ و خالی کردم و توشو با اکلین پر کردم وقتی معلم ریاضیمون اومد تو کلاس زدم به سقف و ترکید رو سر اون بنده خدا کلاسمون تعطیل شد البته فرداش والدینمو خواستن
یه بارهم با بچه ها رفته بودیم پارک کنار دبیرستانمون گل بچینیم(بدزدیم) نگهباناش گرفتنمونو یه چک خوابوندن تو گوشمون